کد خبر: ۱۵۲۷۴۲
۱۷:۱ - ۱۳۹۹/۲/۵

پاسخ خواجه نصیری به سئوال این روزها : آیا بورس حباب دارد ؟
با بررسی وضعیت ۴۰۰ شرکت اعلام شد:

پاسخ خواجه نصیری به سئوال این روزها : آیا بورس حباب دارد ؟

مدعامل تامین سرمایه تمدن با چند بررسی وضعیت ۴۰۰ شرکت بورسی در سال گذشته و جاری و ارایه آمارهایی به این سئوال پاسخ داد که آیا بازار سرمایه حباب دارد یا خیر ؟

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، محمود رضا خواجه نصیری که به تازگی در فضای مجازی فعال شده با انتشار مطلبی با عنوان "بازار سرمایه در میان دو بی نهایت از جنس ارزندگی وانحراف "در تلگرام اعلام کرد: در برابر رشد بورس ، ثبت رکورد های متعدد و جذب منابع در دو سال اخیر و تداوم آن در سال 99 از دیدگاه اقتصادی فرصت بسیار خوبی است که باید قدردان آن باشیم اما  رشد قابل توجه تعداد سهامداران حقیقی که به نوعی آشنایی کمتری با قواعد بازار سرمایه دارند در عین حال مسئولیت متولیان و تصمیم گیران بازار از دیدگاه  اطلاع رسانی و موارد مرتبط با آن افزایش  می دهد.

دو پدیده مهم روزهای اخیر بورس

امروزه بورس با دو پدیده مهم ورود نقدینگی به بورس  و افزایش تعداد سرمایه گذاران روبرو است که از این دو متغیر می توان برای بزرگ کردن بازار سرمایه بهره گرفت اما در این بین یکی از مهمترین عواملی که سرمایه گذاران در خصوص سهام شرکت‌ها باید توجه جدی به آن داشته باشند مبنا قرار دادن عملکرد شرکتها برای سرمایه گذاری است.

ورود نقدینگی به بازار سرمایه و هدایت آن تنها گام اول برای سرمایه گذاری است نه پایان کار.

عدم توزان در رشد قیمت سهام 75 و 55 درصد شرکت های بورسی

براساس  مطالعات سال گذشته بر سهام شرکت های بورسی توسط شرکت تامین سرمایه تمدن ، رشد قیمتی 75 درصد شرکت ها از نظر تعداد و 55 درصد از نظر ارزش با عملکردها همخوانی نداشته است.

تمامی فعالان بازار و افرادی که به نوعی کسب و کار آنها به بازار سرمایه گره خورده، علاقمند توسعه بازار سرمایه هستند اما توسعه پایدار و طبیعتا امروز این بازار رونق دارد اما در بلندمدت می تواند با نگاه نادرست دچار رکود طولانی شود.

انحراف 98 درصد شرکت ها

بررسی قیمت سهام 400 شرکت بورسی و رشد فروش و سودآوری سال قبل نشان می دهد 98 درصد شرکت ها به لحاظ تعدادی ، دارای انحراف منفی بازده سهم ازرشد فروش و سود آوری هستند و تنها 2  درصد شرکت ها توانستند رشد مساوی و یا بهتر از بازده سهم را  تجربه کنند. به عبارت دیگر قیمت سهام این شرکتها رشد کرده اما در مقابل انتظار رشد سودآ وری و فروش آنها با این رشد قیمتی همخوانی ندارد و عملکرد شرکتها نتوانسته آن را پوشش دهد.

به عنوان مثال درصورتی که شرکتی در سال 98 رشد قیمتی 20 برابری را تجربه کرده و قیمت آن امروز 40 برابر نسبت به کل فروش سالیانه آن باشد این بدان معناست که اگر این شرکت در 40 سال آینده ، رشد فروشی  نداشته باشد و با همین فروش ادامه دهد  40 سال با حاشیه سود 100 درصد بفروشد ، باز هم به قیمت ارزش امروزی نخواهد رسید.   

P/E حدود 50 مرتبه ایی 90 درصد شرکت ها

در حال حاضر در یک جامعه آماری متشکل از 400 شرکت حدود 90 شرکت با P/E  برابر 50 مرتبه وجود دارد  اما با بررسی تناسب سود انتظاری و فروش، می بینیم این شرکت ها در سال 2 درصد سود دارند و این سوال مطرح می شود در کشوری که سرمایه گذاری بدون ریسک آن در بانک ها بین  15 تا 20 درصد است چطور شرکت ها باید 2 درصد سود و  P/E معادل 50  داشته باشند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت انتظار داریم در مقابل رشد قیمت سودآوری شرکت افزایش پیدا کند اما در عمل بررسی عملکرد سال 98 شرکت های حاضر دربورس  درمقایسه با سال 97 این مساله را تایید نمی کند. طبق بررسی ها تنها 10 تا 20 درصد شرکت های بورسی در سال 98 با این  منطق ارزنده ارزیابی شده اند.

در سال 97 با تورم روبرو شدیم لذا  تورم منجر به رشد سودآوری در برخی شرکتها شد اما در سال 98 مجددا تورم بیشتر اما رشد سودآوری شرکت ها بسیار کمتر شد. این بدان معناست که  ممکن است در سال 99 تورمی داشته باشیم.  چه بسا بیشتر از رشد سودآوری شرکت ها و در پی فشار هزینه ای برای شرکت ها  نسبت به فشار درآمدی بیشتر و سود خالص آنها را کمتر شود.

البته این اتفاق در مورد همه شرکت های بورسی صادق نیست و طبق این بررسی اگر در حال حاضر با تعداد قابل توجهی شرکت روبرو هستیم که در سال گذشته و در ادامه آن سال 99 در یک دوره 12 -13 ماهه بیش از 5 تا 6 برابر رشد قیمتی را تجربه کردند.این بدان معنی است که این شرکت ها از امروز تا 5 سال آینده باید بیش از 50 درصد رشد سودآوری داشته باشند .

یک نتیجه از آمارها

با این تفاسیر حدود 30 درصد شرکت ها به لحاظ ارزش بازار و 28 درصد به لحاظ تعداد نماد، چنین شرایطی را دارند و می توان مدعی شد نسبت قیمت سهام به ارزش ذاتی آنها ارزان تر است.

لذا نباید افسار بازار سرمایه را از دست اصول بنیادی بازار گرفت و به دست نقدینگی سپرد . چرا که همه فعالان ، تصمیم گیران و سیاست گذاران علاقمند ورود نقدینگی به بازار سرمایه هستند اما ورود نقدینگی و هدایت آن به سمت بازار سرمایه گام اول و گام دوم بی شک تخصیص و هدایت  نقدینگی  آن براساس اصول بنیادی بازار است.

در صورتی که افسار بازار سرمایه به دست نقدینگی بیافتد بی شک اثر مخرب آن به مراتب بیشتر از سایر بازارهای موازی خواهد بود و می تواند مسائلی را ایجاد کند که آسیب پذیری های جدی را در بخش های مختلف اقتصاد پدید آورد. اگر بنا داریم این نقدینگی وارد شده به بورس به سمت تولید اشتغال ، رونق و جهش تولید منتهی شود باید شرایطی را مهیا کنیم تا عنان نقدینگی در دست اصول بنیادی بازار قرار گیرد.

اهمیت اصول بنیادی برای تازه واران و مسئولان

امروزه سیاست گذاران اقتصادی از جمله بانک مرکزی با هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه ، توانستند مسئولیت خود را که در برابر کنترل مواردی مانند نرخ سود بانکی و افزایش نرخ ارز و ریسک های ناشی از آن پوشش دهند که این اقدام بسیار خوب و ارزنده است. زیرا کاری که با دستورالعمل و سیاست جبری انجام نشد با هدایت پول به سمت بازار سرمایه عملی شد.

در شرایطی که فرش قرمز بازار سرمایه روز به روز در حال گسترده شدن و هر روز به تعدادسرمایه گذاران افزوده می شود و اکثر افراد با حداقل دانش بورسی تلاش می کنند تا پس انداز و دارایی ها را  واردبورس کنند اگر نگاه به عملکرد شرکت ها نباشد تداوم این حضور و اشتیاق آنها برای دوره های میان مدت و بلند مدت کار سختی است.

لذا متولیان و فعالان بازار باید به این موضوع فکر کنند که چطور نگاه سرمایه گذاران تازه وارد را به اصول بنیادی معطوف کنند تا این رشد و توسعه بازار را پایدار کنند. باید تلاش کنیم تا سرمایه گذاران در کنار نگاه به نقدینگی ،اصول بنیادی بازار را نیز هرچند اندک در سرمایه گذاری های خود مدنظر قرار دهند .

امروزه با شکل گیری گسترده شبکه های مجازی روبرو هستیم که عمدتا نگاه آنها به فرآیندهای بازار سرمایه فارغ از اصول بنیادی و به دنبال هدایت جریان نقدینگی به سمت و سوهای مختلف است و شاید این نگاه با هرگونه نگاه کارشناسی که مغایر با سیستم کنترل نقدینگی مبتنی بر فضای مجازی مغایر باشد اما ما اطلاعات و گزارش ها را بر اساس مسائل بنیادی مطرح میکنیم.   

همه فعالان و متولیان بازار سرمایه باید تلاش کنند با ارایه اطلاعات به مردمی که دارایی را وارد بورس کردند و با هزار امید وارد آن شدند، خدای ناکرده درگیر افسار نقدینگی و جریان های ارایه شده از سوی شبکه های مجازی نشوند و با شناسایی ارزندگی نسبت به سرمایه گذاری اقدام کنند.

آیا بازار سرمایه حباب دارد ؟

در پاسخ به این پرسش که بازار سرمایه با حباب روبرو است باید گفت تعمیم این مساله به کل بازار قابل پذیرش نیست اما به لحاظ تعداد، شرکت های قابل توجهی هستند که انحراف قابل توجهی از بازده دارند ولی به لحاظ ارزشی همچنان شرکت هایی ارزشمند هستند.

توسعه بازار سرمایه افتخار هر کشور است و بی شک افزایش تعداد معاملات، ارزش بازار و بزرگ شدن درصد این ارقام نسبت به GDP کشور افتخار کشور های توسعه یافته است و با این وجود باید به مردم بگوییم بازارسرمایه انتخاب درستی برای سرمایه گذاری است اما در انتخاب های بعدی حتما باید به متغیرهای درست توجه شود.

چراکه می توان گفت فرصت سودآوری در بازار سرمایه برای سال 99 ، بین بی نهایتی از جنس انحراف قابل توجه از بازده و بی نهایتی از جنس ارزندگی است و این مهم باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.  

انتهای پیام
 


برای دریافت مهمترین اخبار عضو کانال بورس پرس در تلگرام شوید.
ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *
عدد روبرو را تایپ نمایید


آخرین اخبار
پربیننده ترین
طراحی سایت خبری و هاست توسط ایرسا هاستینگ