یک کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به خروج آمریکا از برجام و رویارویی همهجانبه سیاسی و اقتصادی علیه ایران گفت: موفقیت یا ناکامی ترامپ در پیشبرد اهداف در گرو قدرت مانور این کشور و استفاده از ۵ فرصت در عرصههای جهانی است.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس به نقل از روزنامه شرق،جاوید قرباناوغلی با اشاره به اینکه آمریکا پس از خروج از توافق هستهای، رویارویی همهجانبه سیاسی و اقتصادی علیه ایران را در دستور کار قرار داده،اعلام کرد: هدف آمریکا به گفته مقامات این کشور ایجاد ائتلاف گسترده سیاسی متشکل از همه همپیمانان آمریکا و اعمال تحریمهای بهمراتب سختتر از گذشته بر ایران است.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته، ایالات متحده درصدد تشکیل ائتلافی جهانی و متحدکردن کشورهای جهان علیه ایران نهفقط در توافق اتمی بلکه در همه فعالیتهایی است که به عقیده آنها تهدیدی علیه ثبات در سراسر جهان است. موفقیت یا ناکامی ترامپ در پیشبرد اهداف شرورانه علیه ایران در گرو قدرت مانور این کشور و استفاده از فرصتها در عرصههای جهانی و منطقهای است که به برخی از آنها اشاره میشود.
اول: سفرحسن روحانی به چین با هدف شرکت در اجلاس سران سازمان همکاریهای شانگهای در کنار خبر حمایت روسیه از عضویت دائم این پیمان گمانهزنیهای تحلیلگران در نگاه پررنگتر ایران به شرق در شرایط پس از خروج آمریکا از برجام دامن زده است. ولادیمیر پوتین در دیدار با روحانی در حالی بر حمایت روسیه از پیوستن ایران به این پیمان تأکید کرد که در سه سال گذشته و پس از توافق هستهای ایران با قدرتهای جهان حمایت روسیه از عضویت ایران نتیجهای در بر نداشته و ظاهرا به دلیل مخالفت برخی از اعضا این سازمان با درخواست ایران مخالفت کرده است.
فارغ از مباحثات نفع یا عدم نفع عضویت ایران در این اجلاس که قریب به نیمی از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده، به نظر میرسد اجلاس شانگهای و کشورهایی مانند روسیه، چین و هند که از سال قبل به عضویت دائم این اجلاس درآمد، در شرایط کنونی میتواند محور مهم و قابل اتکایی در مانور رویکردهای سیاست خارجی ایران و برونرفت از تبعات ناشی از پیامدهای خروج آمریکا از برجام تلقی شود.
دوم: اروپا به دلایلی که زیاد از آن سخن گفته شده، تاکنون بر پایبندی بر توافق هستهای تأکید کرده و چنانچه ملاحظه شد،نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز نتوانست در تور اروپایی با نمایش مضحک پروندههای مسروقه و بزرگنمایی خطر ایران، 3 کشور اروپایی حاضر در توافق هستهای را وادار به عقب نشینی از مواضع کند.
نتانیاهو با شعار ایران و ایران به سه کشور اروپایی پا گذاشت و با اعتراض ترزا می درباره خشونت سربازان اسرائیلی علیه معترضان فلسطینی در دیدار با وی به سفر پایان داد. قبل از نخستوزیر انگلیس، رئیسجمهور فرانسه و صدراعظم آلمان نیز آب پاکی را بر دستان نتانیاهو ریخته بودند. اختلاف نظر سه کشور یادشده اروپایی با نتانیاهو تنها به موضوع توافق هستهای با ایران محدود نمیشود. این اختلافات در ماههای گذشته در موضوعاتی مانند انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس و سیاست شهرکسازی اسرائیل کماکان با مخالفت بخش زیادی از کشورهای اروپایی روبهرو است و سرکوب خونین تظاهرات فلسطینیها به دست سربازان اسرائیل شدت و حدت بیشتری یافته است.
سوم: نامه مشترک وزرای خارجه و دارایی این سه کشور به آمریکا و درخواست معافیت از تحریمهای ثانویه آمریکا در تجارت شرکتهای اروپایی با ایران در حوزههای دارو و درمان، انرژی، خودرو، زیرساختها، صنعت هواپیما و همچنین نقل و انتقال پولی (سوییفت) از نشانههای بارز رویکرد مثبت اروپا در مواجهه با جهتگیری ضدایرانی ترامپ است که باید در کانون توجه سیاستگذاران ایران قرار گیرد.
روشن است این سخن به معنای مخالفت 3 کشور اروپایی با اسرائیل در همه زمینهها و همراهی آنان با ایران در همه موارد نیست. نگرانیهای حتی ظاهری اروپا درباره سیاستهای منطقهای و برنامه موشکی در صورت بیتوجهی از سوی ایران میتواند به فصل مشترک اقدامات آمریکا و اسرائیل برای اعمال فشار به اروپا تبدیل شود. اقداماتی نظیر آنچه دیروز در مجلس رخ داد و بی توجهی به منافع ملی در بررسی کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم، میتواند فضا را تنشآلودتر کند.
چهارم: فارغ از صحت و سقم ادعای ترامپ درباره تغییر محسوس رفتار ایران در منطقه در 3 ماه گذشته، نیت وی در بیان این سخن و چگونگی راستیآزمایی این مدعا، منطقه و دست بالای ایران در آن از مهمترین فرصتهای فراروی ایران است. تغییر در جهتگیریها در منطقه با درنظرگرفتن تحولات سریع در عراق، سوریه و یمن و گرایش به حل بحرانها با تکیه بر دیپلماسی و رویکرد برد-برد میتواند به اهرم نیرومندی در مقابله با سیاستهای ترامپ و اسرائیل علیه ایران تبدیل شود. باید به دیپلماسی فرصت داده شود تا با حفظ منافع حداکثری از برگهای برندهای که هنوز از دست نرفتهاند، در راستای تثبیت دستاوردهای اقدامات نظامی و بالابردن قدرت چانهزنی در عرصههای دیگر استفاده شود.
پنجم: اختلافات آمریکا به زعامت ترامپ با متحدان که اوج آن در اجلاس اخیر سران هفت کشور صنعتی در کبک کانادا به منصه ظهور رسید، ناشی از برنامه اصلی ترامپ در برنامه از قبل اعلامشده در مبارزات انتخاباتی و شعار اول آمریکا و رفتار تحقیرآمیز با متحدان غربی است. با تأکید بر جایگاه ایران در این اختلافات، رفتار ترامپ درباره تعرفههای تجاری و خشم کانادا، اروپا و چین، نمایانگر صحت ادعای ایران در پایبندنبودن آمریکا به تعهدات بینالمللی نهفقط درباره ایران و توافق هستهای که حتی درباره نزدیکترین متحدان است.
تعبیر گویای برخی تحلیلگران در توصیف اجلاس اخیر 7 کشور صنعتی با عبارت هفت منهای یک یا 6 بعلاوه یک نشان میدهد آمریکا بیش از آنچه گفته میشود، در جهان منزوی شده است. جهان غرب و متحدان آمریکا برای اولینبار در چند دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم در مقابل آمریکا صفآرایی کرده و با تصمیمهای ترامپ در موضوعات اقتصاد جهان و همچنین خروج از توافق هستهای به مخالفت برخاستهاند. اروپا به صراحت از نگرانیهای امنیتی درباره این تصمیم ترامپ سخن میگوید. این موارد از واقعیتهای انکارناپذیر در عرصه سیاست جهانی است. هر سخن یا اقدامی که باعث تحکیم این گسست یا ایجاد ائتلاف بین آنان علیه ایران شود، برخلاف منافع کشور و هدیهای به دشمنان ایران است.
انتهای پیام