کد خبر: ۸۳۲۴۱
۱۲:۴ - ۱۳۹۷/۳/۲۳

تحلیلی خواندنی از اثر توافق ترامپ و کره‌شمالی بر برجام و آینده ایران
عضو مرکز استراتژیک ریاست‌جمهوری بررسی کرد:

تحلیلی خواندنی از اثر توافق ترامپ و کره‌شمالی بر برجام و آینده ایران

عضو مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری درباره تبعات توافق رهبران دو کشور کره شمالی و آمریکا برای برجام و آینده ایران ، تحلیلی خواندنی ارائه کرد.

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، دیاکو حسینی عضو ارشد مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری درباره تبعات توافق رهبران دو کشور کره شمالی و آمریکا برای برجام به گفت و گو با روزنامه شرق پرداخت که به شرح زیر است:

ترامپ در جریان توافق با رهبر کره‌شمالی، بار دیگر از توافق با ایران انتقاد کرده.وی اوباما را متهم به باج‌دادن به ایران کرده و گفته در توافق با کره‌شمالی، باج نداده. چقدر این گزاره صحیح و منطبق بر اصول مذاکراتی است؟

حسینی: در اولین بررسی از نحوه آغاز گفت‌وگوهای ترامپ و رهبر کره‌شمالی و مطابق با جزئیاتی که تاکنون منتشر شده، به نظر می‌رسد نشست سنگاپور بدون دستاورد معینی صرفا به ابراز اراده و تمایل دو کشور برای رسیدن به صلح و تداوم مذاکرات خاتمه یافته باشد. هیچ شکلی از توافق فنی که باید شامل جزئیات زیادی درباره چگونگی برچیدن برگشت‌ناپذیر برنامه‌های هسته‌ای کره‌شمالی، رژیم راستی‌آزمایی آن و همین‌طور تعهدات امنیتی آمریکا به کره‌شمالی باشد، اعلام‌ نشده و همه اینها نشان می‌دهد این نشست چیزی بیشتر از یک نمایش دیپلماتیک برای حل یکی از پیچیده‌ترین اختلافات بین‌المللی نیست و به‌همین‌دلیل نمی‌توانیم این به‌اصطلاح توافق را با برجام که دارای جزئیات بسیار دقیق و پیچیده‌ای است، مقایسه کنیم.

تا همین‌جای کار، کره‌شمالی توانسته سایه جنگی را که می‌توانست برای بقای این کشور تعیین‌کننده باشد، کنار بزند و دولت آمریکا را از طریق سرگرم مذاکره‌کردن از تهدید به جنگ و تشدید تحریم‌ها و سایر اقدامات تحریک‌کننده، دور کند. این ‌یک موفقیت برای کره‌شمالی است اما در طرف دیگر ترامپ حاضر شده بدون هیچ مابه ازای قطعی با رهبر کره‌شمالی دیدار کند و رزمایش مشترک با کره‌جنوبی را بی‌معنا کند. ادبیات به‌کاررفته از سوی ترامپ سرشار از تحسین و ستایش رهبر کره‌شمالی است. همه اینها بدون اینکه آمریکا امتیازی از کره‌شمالی بگیرد، اتفاق افتاده، نه‌تنها این باج‌دادن به کره‌شمالی است بلکه یکی از بدترین اشکال دلجویی هم هست.

ترامپ در جریان خروج از برجام نیز به موضوع توافق با کره‌شمالی به‌عنوان الگو برای ایران پرداخت. بالاخره این توافق که با همه کج‌دار‌ و مریزها انجام شده چقدر می‌تواند بر برجام و آینده این توافق تأثیر بگذارد؟

تمام هدف دولت ترامپ از رفتن به ‌سوی مذاکره با کره‌شمالی، اثبات این ادعا در حد یک شو و تبلیغات سیاسی بود که مذاکره‌کننده بهتری در مقایسه با باراک اوباماست اما واقعیت این است که حتی گروه مشورتی قابل‌اعتمادی نیز که درک درستی از جزئیات و تاریخچه برنامه‌های هسته‌ای کره‌شمالی داشته باشند، در اطراف ندارد.

بنابراین میان آنچه در توافق هسته‌ای با ایران و با مشارکت ده‌ها نفر از متخصصان امور مالی و هسته‌ای از کشورهای مختلف در حداقل دو سال به دست آمد، با این دیدار صرفا تبلیغاتی و سطحی بین ترامپ و کیم جونگ اون نسبتی وجود ندارد البته اینها به این معنا نیست که نتایج این گفت‌وگوها تأثیراتی بر مسائل مربوط به توافق هسته‌ای ایران نخواهد داشت.

این تأثیرات دو دسته هستند در درجه اول، نتایج این ملاقات‌ها و توافق‌ها، آزمونی برای سنجش و مقایسه میان چندجانبه‌گرایی و پیچیدگی در تفکر و عمل درباره اختلاف‌های دیپلماتیک از یک‌ طرف و یک‌جانبه‌گرایی و ساده‌سازی در طرف دیگر است. باید منتظر گذشت زمان باشیم و ببینیم کدام‌یک از این دو روش نتایج بهتر و پایدارتری به دست می‌دهند.

دسته دوم تأثیرات مربوط به جسارت‌بخشیدن به دولت آمریکا برای مواجهه با ایران است. اگر این مذاکرات ثمربخش باشد، ترامپ اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا خواهد کرد و ممکن است بی‌توجه به مشاوره‌های اطرافیان، خواستار پیگیری مدل رفتار مشابهی با ایران باشد یعنی دیپلماسی مخفی برای تشویق ایران به مذاکره اما اگر این گفت‌وگوها به نتیجه نرسد، حلقه تندروها در اطراف ترامپ و در رأس آنها جان بولتون که از مخالفان مذاکره با کره‌شمالی نیز بود، نقش بیشتری در هدایت روی در استفاده از زور به‌جای مذاکره بر عهده خواهند گرفت.

برای ایران به دلیل منزوی‌کردن جنگ‌طلبان تندرو و طرفدار اسرائیل در کاخ سفید هم که شده، بهتر است مذاکره با کره‌شمالی موفقیت‌آمیز باشد اما من به این گفت‌وگوها خوش‌بین نیستم. خوشبختانه ماهیت گفت‌وگوهای کره‌شمالی و آمریکا به‌گونه‌ای است که مشخص‌شدن نتیجه آن شاید ماه‌ها و حتی سال‌ها طول خواهد کشید.

‌ادامه تحریم‌ها و همکاری با شرکای دیگر برای فشار بر ایران، می‌تواند راهبرد پیش‌روی واشنگتن باشد؟ کدام می‌تواند تأثیر‌گذارتر باشد؟
 
حسینی: قبل از هرچیزی آمریکا باید مشخص کند در رابطه با ایران چه هدفی را دنبال می‌کند. از آنجایی‌ که دولت ترامپ علاقه و دلبستگی خاصی به سیاست‌های خاورمیانه‌ای و مسائل این منطقه ندارد، به‌جز تکرار شعارها و آرزوی‌های کلی، نه دانشی از جزئیات جاری در مسائل مرتبط با ایران دارد و نه می‌تواند اهداف یا درخواست‌های روشنی را تعقیب کند.
 
امروز سیاست آمریکای ترامپ در برابر ایران چیزی جز تکرار آرزوهای اسرائیل، عربستان سعودی و گروه تروریستی منافقین نیست. حتی اگر آمریکا به‌درستی می‌دانست چه انتظاری از ایران دارد، همکاری آمریکا با متحدان برای رسیدن به این اهداف فرضی، گزینه‌ای عملی و دردسترس نبود. آمریکا امروز اعتماد متحدان اروپایی را به صداقت و صمیمت از دست‌ داده و به نظر نمی‌رسد در کوتاه‌مدت قادر به جبران آن باشد.
 
تنها امید باقی‌مانده برای آمریکای ترامپ، تشدید تحریم‌های یک‌جانبه برای به‌زانوانداختن ایران و پذیرش مذاکره از طرف تهران یا تحریک شورش‌های داخلی است. هر دو هدف صرفا یک خیال‌پردازی بوده و ناشی از نبود شناخت درست از پویایی‌های جامعه و سیاست ایرانی و همین‌طور ناآشنایی با ماهیت متفاوت روابط ایران و آمریکا با موارد مشابه ازجمله روابط آمریکا و کره‌شمالی است.
 
انتهای پیام

 


برای دریافت مهمترین اخبار عضو کانال بورس پرس در تلگرام شوید.
ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *
عدد روبرو را تایپ نمایید


آخرین اخبار
پربیننده ترین
طراحی سایت خبری و هاست توسط ایرسا هاستینگ