کد خبر: ۹۱۲۳۸
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۷/۵/۱۷

بورس ایران دولتی است/ رشد شاخص یعنی کاهش ارزش پول
کارشناس اقتصادی:

بورس ایران دولتی است/ رشد شاخص یعنی کاهش ارزش پول

یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه بورس ایران واقعی نیست و در حقیقت بازار دولتی است، گفت: رشد شاخص علامت کاهش ارزش پول ملی است.

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس به نقل از روزنامه شرق،اقتصاد ایران روزهای خوبی را پشت‌سر نمی‌گذارد. قیمت دلار دائما در نوسان است، اما در بازار سرمایه به‌ظاهر همه‌چیز آرام است. شاخص‌های بورس رشد می‌کند و از فشارهای ناشی از تحریم‌ها که فعالیت‌های اقتصادی را با مشکل مواجه می‌‎کند، در بازار سرمایه ایران اثری نمی‌بینیم. مسئولان هم هرگاه می‌خواهند گزارشی از عملکرد مثبت ارائه کنند، به گزارش‌ شاخص‌های بورس اشاره کرده و رشد آنها را نشان‌دهنده پویایی واحد معرفی می‌کنند.

اما احسان سلطانی بر این باور است بازار سرمایه ایران در دست بخش شبه‌دولتی است و سهم بخش خصوصی در این بازار اندک است. در چنین بازاری، شاخص‌های بورس نه‌تنها از سوی شبه‌دولتی‌ها ممکن است بالا نگه داشته شود، بلکه از آنجا که بازار سرمایه را با قیمت دلار تطبیق می‌دهد، دائما شاهد رشد شاخص‌ها هستیم. رشد شاخص‌های بورس نشان‌دهنده کاهش ارزش پول ملی است.

وی گفت: ارزش کل بازار سرمایه در دنیا در سال 2017 میلادی به 85 هزار میلیارد دلار رسید. این رقم تقریبا غیر قابل باور و جالب است. سهم آمریکا در این سال از بازار سهام 32 هزار میلیارد دلار بود و 38 درصد بازار سرمایه جهان را در اختیار داشت. با توجه به سهم قابل توجه آمریکا از بازار سرمایه، شرکت‌های بزرگ ملاحظه آمریکا را می‌کنند زیرا هر کدام به‌نحوی به بازار سرمایه آمریکا وصل‌اند. چین 10 درصد، منطقه یورو 9 درصد و ژاپن هفت درصد بازار سرمایه جهان را در اختیار دارد. اینها در واقع بازارهای بزرگ جهانی‌اند.

این کارشناس افزود: با حدود بیش از 100 میلیارد دلار با قیمت‌های دلار سال قبل و حدود 60 تا 70 میلیارد دلار با قیمت‌های سال جاری دلار، ایران 0.17 درصد بازار سرمایه جهانی را در اختیار دارد و کشور سی‌وهفتم در این بازار به حساب می‌آید. اگر وضعیت کشورهای منطقه را هم بررسی کنیم، روسیه با 620 میلیارد دلار ارزش بازار سرمایه، عربستان سعودی با 450 میلیارد دلار، ترکیه با 230 میلیارد دلار، قطر با 130 میلیارد دلار و امارات با 240 میلیارد دلار، ارزش بازار سرمایه، وضعیت مناسب‌تری نسبت به ایران دارند. با تغییراتی که در ارزش ارز رخ داده است، آسیب دیدیم.

سلطانی ادامه داد: یک شاخص دیگر هم داریم که نشان می‌دهد نسبت بازار سرمایه به تولید ناخالص داخلی چقدر است. این شاخص در اقتصاد نشان می‌دهد بازار سرمایه چقدر رشد کرده است. شاخص نسبت بازار سرمایه به تولید ناخالص داخلی برای کل جهان 113 درصد است یعنی ارزش کل بازار سرمایه جهان 1.13 برابر کل تولید ناخالص داخلی جهان است. این شاخص کمتر از 24 درصد است، یعنی تقریبا کمتر از یک چهارم یا یک‌پنجم شاخص جهانی است. این شاخص در آمریکا 166 درصد، در ژاپن 128 درصد و در کره 116 درصد است.

80 درصد بورس دست‌ شبه‌دولتی‌ها

وی گفت: در یک چشم‌انداز کلی، بازار سرمایه ایران در سطوح جهانی چندان عمیق و قدرتمند نیست و به‌ عبارتی دیگر بازار سرمایه ضعیف و کم‌عمقی داریم. در مقایسه با داخل هم وقتی که شما ترکیب بازار سرمایه را نگاه می‌کنید، می‌بینید که ارزش کل بورس در سال 96 تقریبا 180 هزار میلیارد تومان بوده است که 22 درصد مربوط به پتروشیمی، 14 درصد فلزات اساسی، 9 درصد مخابرات و 9 درصد نفتی است. بررسی که می‌کنید 80 درصد همین بازار سرمایه کوچک، دست بنگاه‌های شبه‌دولتی یا خصولتی است.

این کارشناس اقتصادی افزود: بازار سرمایه یک بازار تأمین مالی برای بخش خصوصی است اما در ایران، بازار سرمایه به محلی تبدیل شده است که سرمایه مردم را می‌گیرد و در اختیار ارگان‌های دولتی که به‌ظاهر خصوصی شده است و مدیران دولتی دارد، قرار می‌دهد. بازار سرمایه ایران یک بازار عادی نیست و خیلی در دنیا مشابه ندارد. این در حالی است که بازار سرمایه کشورهای عربی نفتی هم احتمالا بنگاه دولتی زیادی دارند اما جالب است بدانید که در این کشورها بنگاه دولتی قوی وجود دارد و این بنگاه‌ها خیلی خوب اداره می‌شوند.

سلطانی ادامه داد: هواپیمایی امارات یا قطر ایرویز، دو مجموعه دولتی‌اند منتها بدون دخالت دولت، مدیریت می‌شوند و بهترین مشاوران جهانی را هم برای اداره این شرکت‌های استخدام کرده‌اند؛ به همین دلیل این شرکت‌ها خیلی موفق‌اند. برج خلیفه یا زیرساخت‌های لجستیکی در این کشورها همه دولتی‌اند، اما خوب مدیریت می‌شوند، زیرا دولت مالک این مجموعه‌ها است ولی در مدیریت دخالت نمی‌کند بلکه می‌بینند که چه کسی بهترین مدیر است و از هر جای دنیا بهترین مدیرها را می‌آورند. اما در ایران بزرگ‌ترین مشکل ما با بخش شبه‌خصوصی است.

تعدیل بازار سرمایه با ارزش ارز

به گفته وی، رشد بازار سرمایه در ایران رشد واقعی نیست و به دلیل ایجاد نوسانات در نرخ ارز است. تا سال 91 شاخص بازار سرمایه حدود 25 هزار واحد بود. در آن مقطع، ارزش دلار در حال افزایش بود. از ابتدای سال 91 ارزش هر سهم از محدوده هزار تومان به یک هزار و 100 تومان به یک هزار و 500 تومان رسید. با این حال، بازار سرمایه زیر 30 هزار واحد ماند تا زمانی که بهای دلار بازار آزاد، در نیمه سال 91 به بالای سه هزار تومان رسید. اینجا هم شاخص بورس ساکن بود. از زمستان 91 که بهای دلار افزایش یافت، شاخص بورس هم از 35 واحد رشد کرد. در ابتدا شاخص بازار به 42 هزار و در پایان سال 92 به 80 هزار واحد رسید. همین‌طور شاخص بالا رفت تا اینکه در نهایت شروع به افت کرد.

این کارشناس اقتصادی افزود: بازار سرمایه با تأخیر با دلار تطبیق شد و به‌همین‌دلیل شاخص بازار دچار رشد می‎شود و این رشد ناشی از سودآوری بالای شرکت‌ها، تحولات تکنولوژیکی یا عوامل رشد دنیا نبوده است، بلکه به خاطر این بوده که بازار سهام خود را با دلار تصحیح کرده است. تغییر شاخص بازار سرمایه اصلا جای افتخار ندارد. رشد شاخص بازار سرمایه ناشی از افت ارزش پول ملی است و بازار سرمایه دارد با ارزش پول تعدیل می‌شود.با بررسی تحولات دلار متوجه می‌شویم که شاخص سهام با ارزش دلار رابطه مستقیم دارد.

سلطانی این وضعیت را برای زمین هم صادق دانست و گفت: وقتی قیمت زمین بالا می‌رود، زمین ترقی نکرده است یا ارزش سهام بالا می‌رود، بورس ترقی نکرده است بلکه ارزش پول ملی کاهش یافته است. زمین و ارزش سهام به دلیل اینکه سرمایه هستند، با ارزش پول تعدیل می‌شوند.دلار به دلیل قابلیت نقدشوندگی بالا و همچنین طلا، مسکن و بورس چهار بازار اصلی ایران هستند. ارزش مسکن معاملاتی تهران در آخرین آمار تیر سال جاری 54 درصد در مقایسه با ماه مشابه در سال قبل بالا رفته است.

اقتصاد در دستان بازار ثانویه

وی افزود: شرایط ‌آینده بستگی مستقیم به ارزش دلار و قیمت مؤثر دلار در بازار دارد یا به عبارت بهتر شرایط بازار ثانویه ارز دارد. یک بازار ارز رسمی داریم که ارز آن در بازار عرضه نمی‌شود و صرف کالای اساسی می‌شود. ارزش دلار در بازار ثانویه اگر روی هفت تا هشت هزار تومان بایستد، شاخص بورس از 160 هزار واحد عبور می‌کند. رسیدن به این شاخص در مدت یک ماه یا سه ماه اتفاق می‌افتد.بورس دست شرکت‌های خصولتی و شبه‌دولتی است. این شرکت‌ها خیلی پول دارند. ممکن است بنا به مصالحی در دسترسی به شاخص 160 هزار تا تأخیر بیندازند اما از‌آنجا‌که نمی‌توانیم بگوییم عرضه و تقاضای واقعی در بورس حاکم است و این مجموعه تابع اقتصاد بازار است، زمان دقیق عبور شاخص از مرز 160 هزار را نمی‌توان اعلام کرد.

به گفته این کازشناس اقتصادی، رشد شاخص بورس در رشته‌های مختلف اقتصادی متفاوت است. معدنی‌ها، فولادی‌ها و پتروشیمی‌ها که حتما از بازار ثانویه منتفع می‌شوند، با رشد بیشتری مواجه می‌شوند و شاخص‌های آنها 70 تا 80 درصد رشد می‌کند؛ اما بانک‎‌ها، خودرو و غیره کمتر از بازار ثانویه منتفع می‌شوند و شاخص‌های آنها در حد 30 تا 40 درصد رشد می‌کند. یعنی یک بی‌توازنی جدی وجود خواهد داشت. به خاطر اینکه رانت نرخ ارز نصیب گروه‌های خاصی می‌شود و شامل کل اقتصاد نمی‌شود. استخراج شاخصی سخن چندان علمی نیست اما با در‌نظر‌گرفتن شاخص بورس به دلار، فضای کلی از آینده رشد شاخص‌ها را نشان می‌دهد.

سلطانی افزود: در شرایطی که شرکت‌های جدید وارد بورس نشوند، سهام‌های جدید وجود نداشته باشد و افزایش سرمایه‌های واقعی رخ ندهد، نسبت شاخص بورس به ریال و دلار بالای دو است. اگر دلار به هشت هزار تومان رسید، شاخص بورس باید به 160 هزار واحد و بالاتر برسد، بنابراین حداقل شاخصی که در یک ماه آینده و شاید هم یک هفته آینده (بسته به رقم‌خوردن شرایط بازار) در بورس شاهد آن هستیم، 145 هزار واحد است.

سهم کوچک بخش خصوصی از کیک بازار سرمایه

وی ادامه داد: بورس ایران، بورس واقعی نیست. یک بورس بازار آزاد نیست. در اصل بورس بازار دولتی است. 80 درصد سهام  دست بخش غیر‌خصوصی است و بخش خصوصی واقعی دسترسی پایینی به بازار سرمایه دارد. بورس باعث شده است سرمایه بخش خصوصی به بخش دولتی منتقل شود. این یعنی اتفاق بدی افتاده است زیرا غیر از اینکه این‌همه رانت و منافع دولتی به بخش شبه‌دولتی داده می‌شود، بورس مفری شده که یک‌سری سرمایه‌های مردم را از دست‌شان در‌بیاورد و به دست بخش شبه‌دولتی بسپارد.

این اقتصاددان گفت: معادل یک‌سوم نقدینگی در بازار سرمایه گردش می‌کند که از این رقم 400 هزار میلیارد تومان دست بخش شبه‌دولتی است. بورس به جای اینکه به محلی تبدیل شود که باعث رشد بخش غیر‌دولتی شود، سبب شده است بخش خصوصی تحدید شود.به‌همین‌خاطر در اقتصاد ایران هر چیزی به بدل خود تبدیل می‌شود. هر اقدامی به ضد‌ مردم و بخش خصوصی تبدیل می‌شود، زیرا آنچه شاهد آن هستیم، اقتصادی نیست که مقتضیات بازار آزاد روی آن حاکم باشد.

سلطانی افزود: هر اقتصادی اقتضائات دارد. نمی‌توان قاعده‌ای را که اقتصاد آمریکا دارد، به ایران دیکته کرد. مسئله دیگر این است که مبانی بازار آزاد به صورت گزینشی و تحریف‌شده استفاده می‌شود. می‌گوییم آزاد‌سازی قیمت‌ها، آزادسازی نرخ ارز، نیاز به نهادهایی داریم که بتوانند این مباحث را حمایت کنند. چرا کسی درباره آزاد‌سازی قیمت خوراک گاز و غیره صحبت نمی‌کند. سؤال این است که چرا هیچ‌یک از رسانه‌هایی که صبح تا شب بر طبل قیمت آزاد می‌کوبند، حرفی نمی‌زنند؟ چرا باید پول از شرکت‌های شبه‌دولتی یا بخش خصوصی بدون اینکه به خزانه دولت بیاید، وارد بازار ثانویه شود. آیا کسی می‌گوید که باید هر ماه ببینیم دلار چقدر است و بعد پول برق و آب را حساب کنیم؟

انتهای پیام


برای دریافت مهمترین اخبار عضو کانال بورس پرس در تلگرام شوید.
ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *
عدد روبرو را تایپ نمایید


آخرین اخبار
پربیننده ترین
طراحی سایت خبری و هاست توسط ایرسا هاستینگ