صبر و ظفر و حال نوروزی آمد تا بگوید، بدانید که ...

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، آغاز سال نو همیشه با نگاه به سالی که گذشت همراه می‌شود. فراز و نشیب‌هایی که همیشه بوده و خواهد بود. اما شاید سالی که گذشت از برخی جهات حداقل با سال‌های این دهه تفاوت‌‌های زیادی داشت. اتفاقات بسیاری که سرنوشت ایرانیان را دست‌خوش تغییرات فراوانی کرد.

از تمام اتفاق‌های ریز و درشت که بگذریم، مهمترین رویداد شرایط اقتصادی خاصی بود که گریبان اکثریت را گرفت اما قرار است این نوشته یادآور سنتی کهن باشد. سنتی از امید. جشن پیروزی روز بر شب. نور بر تاریکی. پاکی بر پلیدی. نوروز. این جشن باستانی هلهله بر امیدی‌ست که از یلدا آغاز گشته. آنجا که نوید پیروزی‌ست. نوید فائق آمدن گرما بر سرما و پیشی گرفتن خورشید بر ماه.

حال نوروز آمد تا بگوید، بدانید که نهایت داستان نیک است. شاهنامه آخرش خوش است. نوروز امید است و انسان به امید زنده.

زیباتر از جهان امید ای دوست
در عالم وجود ، جهانی نیست
هر عرصه را بهار و خزانی هست
در عرصه امید ، خزانی نیست
صدبار زهر یأس مرا می کشت
گر پادزهر من نشدی امید
در تیرگی رنج رهم بنمود
بس شام تیره تابش این خورشید
تا آن زمان که شهپر بوم مرگ
برجایگاه من فگند سایه
در کارزار زندگی ام بادا
از جادوی امید بسی مایه

سال 97 با تمام سختی‌ها و مصائب و شاید خوشی‌های اندک به پایان رسید  و در نوروز 98 چیزی نمی‌ماند جز امید و البته صبر. برای پایان هم باید از حافظ یاد کنیم که دیوانش یکی از سین‌های هفت سین است! این بیت اگرچه تعلیمی به نظر می‌رسد اما انگار یکی از خصوصیات بارز ایرانیان را تکرار می‌کند. مردمانی که سختی کم ندیده است اما هربار تلاش کرده ققنوس‌وار از دل خاکستر حوادث برخیزد.

صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم‌اند                           بر اثر صبر، نوبت ظفر آید

انتهای پیام