درباره این سیاست که رهبری در قبال پیام ترامپ مشخص کردهاند، دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد:
اول آنکه مردود دانستن مذاکره با دولت آمریکا به معنای نفی اقدام در جهت تنشزدائی به منظور حفاظت از ثبات و آرامش در منطقه نیست. همانگونه که خودداری از مذاکره با دولت آمریکا از سیاستهای اعلام شده توسط رهبری است، خودداری از ورود به جنگ نظامی نیز از سیاستهای اعلام شده توسط رهبری است.
بنابراین، تمام تلاشها باید بر سیاست جلوگیری از تشنج در منطقه و استمرار آرامش و صلح و ثبات متمرکز باشد. همچنین دولت، سیاست فعال گفتگو با هردولتی که درصدد کمک به تنشزدائی در منطقه باشد را ادامه خواهد داد.
نکته دوم این است که سیاست عدم مذاکره با دولت آمریکا بر یک استدلال قوی منطقی متمرکز است که اگر به آن توجه شود و دولت زمینههای آن استدلال را منتفی کند، این سیاست هم میتواند مورد تجدیدنظر قرار گیرد.
استدلال منطقی که پایه سیاست عدم مذاکره با دولت آمریکا است، عدم صداقت این دولت است که بارزترین نشانههای آن را میتوان در خروج از برجام و ایجاد تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه علیه ایران مشاهده کرد، تحریمهایی که حتی سایر کشورها را نیز دچار مشکل کرده و اصولاً روابط تجاری بینالمللی را دچار اختلال میکند.
این جنگ اقتصادی است که ترامپ علیه ایران به راه انداخته و طبیعی است مردم و دولتمردان ایرانی در چنین شرایطی ادعای صداقت دونالد ترامپ در علاقمندی به حل مشکلات با ایران را باور نکنند.
این وضعیت را ترامپ به وجود آورده که میتواند آن را تغییر دهد و در جهت از بین بردن زمینههای عدم اعتماد تلاش کند. نفی مذاکره با دولت آمریکا و حتی نفی رابطه با آمریکا ، تصمیم ابدی نیست.
امام خمینی (ره) هم که آمریکا را شیطان بزرگ نامیدند، پذیرش برقراری رابطه با آمریکا را سه شرط اعلام کرده بودند که عذرخواهی از ایران بهخاطر دخالتها و خیانتهای گذشته، سپردن تعهدی مبنی بر عدم تکرار رفتار گذشته و آزادسازی کلیه اموال بلوکه شده ایران در آمریکا و تحویل آنها به دولت ایران بود. اکنون نیز همین سه شرط پابرجا هستند و البته بازگشت به برجام و لغو کلیه تحریمها که علیه ایران وضع شده نیز به آنها اضافه شدهاند.
درست در همین چارچوب و برای وادار ساختن ترامپ به بازگشت به برجام و دست برداشتن از دخالت در امور داخلی ایران و تکرار خیانتهای اسلاف خود است که کشورهای داوطلب میانجیگری باید به تلاشهای خود ادامه دهند. این تلاشها علاوه بر اینکه میتواند به حفاظت از آرامش و ثبات منطقه خاورمیانه کمک کند، زمینههای ناآرامیها در سرتاسر جهان که ترامپ با دخالت به وجود آورده را نیز میتواند از بین ببرد.
واقعیت این است که ترامپ در دوران حکومت سه ساله، بسیاری از قواعد بینالمللی را برهم زده در تعدادی از کشورها دخالتهای سیاسی کرده و زمینه درگیریهای نظامی را فراهم ساخته، تروریسم را تقویت کرده با تعدادی از کشورها وارد جنگ اقتصادی شده و حتی به بسیاری از پیمانهای بینالمللی مربوط به محیط زیست و ارتباطات نیز ضربه وارد کرده است.
در مواجهه با جمهوری اسلامی به نظر میرسد اکنون ترامپ نیز مانند اسلاف خود به این نتیجه رسیده که با زبان زور به جایی نخواهد رسید به همین دلیل، زمینه برای بازگرداندن وی از مسیر اشتباهی که در پیش گرفته فراهم است و دولتهای میانجی باید بدانند راه باز است و شاید بتوانند چنین نقشی را ایفا کنند.
انتهای پیام