به گزارش پایگاه خبری بورس پرس،امیرهوشنگ نوائی درباره آخرین وضعیت بازار سهام که این روزها با رونق همراه شده با انتشار مطلبی به دنیای اقتصاد اعلام کرد: بازگشت رونق به داد و ستدها هرچند مطلوب ارزیابی میشود اما همزمان نگرانیهایی را درباره عدم تفکیک مناسب میان سهام و موجهای صعود دستهجمعی را مجدد زنده کرده است. وضعیتی که رفع محدودیتها و توسعه ابزارهای مالی را به سیاستگذاران گوشزد میکند.
شاخص بورس دیروز با صعود ۳۳۵۸ واحدی و در نیمه دوم کانال ۳۱۴ هزار واحدی قرار گرفت و از چلهنشینی در دهه نخست ابرکانال ۳۰۰ هزار واحدی خارج شد و در سقف ۴۷ روزه قرار گرفت. نکته حائز اهمیت ، مسیری است که بورس برای عبور از سقف محدوده تعادلی در پیش گرفته و متعاقب آن این سوال مطرح میشود که پیشروی بورس در مسیر صعودی ادامهدار خواهد بود یا بازگشت به مرزهای تعادلی قبلی را در پی خواهد داشت؟
بورس همچنان به چند دلیل ، جذاب است
در این میان ، مجموع نشانههای مثبت اخیر حاکی از آن است که بورس بار دیگر بهعنوان مقصدی جذاب برای سرمایهگذاری جلوه میکند و روند ارزش معاملات نشان دهنده قرارگیری این بازار بر مسیر رونقی دوباره است.
تصویر بزرگ معاملات در روزهای اخیر نشان میدهد بورس بار دیگر در نگاه عموم به گزینهای جذاب بدل شده . اما پاسخ به این مساله که آیا بازار سهام بار دیگر مقصد اول سرمایهگذاری است به بداهت ماههای نخست سال نیست.
طی هفتههای اخیر، بازارهای ارز و سکه بار دیگر در مسیر صعود قرار گرفتند و از سکون طولانیمدت فاصله گرفتند. هیجانات مربوط به اصلاح قیمت بنزین با برخی باورهای عام در رابطه با میزان اثر افزایش قیمت این سوخت در ایجاد تورم به هم تنید و نرخ دلار را در مسیر صعود دوباره قرار داد. تحرکات نرخ ارز نیز به نوبه خود انگیزههای صعودی در بورس را تقویت کرد.
با وجود این، میزان پیشروی این بازارها در مسیر صعودی همسان نبود و از ۲۵ آبان تا دیروز دلار بازار آزاد با رشد ۷. ۵ درصدی روبرو شد و شاخص بورس در همین مدت بازدهی ۵. ۲ درصدی را بهثبت رساند. شروع تحرکات دوباره بازار ارز سبب میشود تا معرفی مقصد اصلی سرمایهگذاری در هفتههای اخیر چندان آسان نباشد.
با این وجود باید تاکید کرد چشمانداز صعود کوتاهمدت در بازار ارز چندان مورد تایید بازیگران این بازار نیست. برخی تحلیلهای نموداری سطوح فعلی نرخ این ارز را در نزدیکی مقاومتهای کوتاهمدت عنوان میکنند و در عین حال متغیرهای اقتصادی دقیق و جدیتری برای عبور دادن نرخ دلار از این سطوح لازم است.
در عین حال نقش بازارساز ارزی را در تحولات این بازار نمیتوان نادیده گرفت. بهعنوان مثال کاهش محسوس نرخ دلار از سطح ۱۲۶۰۰ تا ۱۲۱۰۰ تومان (در هفته گذشته) تنها طی یک روز و در پی عرضه پرقدرت بازارساز ارزی رقم خورد. به علاوه باید در نظر داشت مساله نقدشوندگی در بازار ارز نسبت به بازار سهام با پیچیدگیهای به مراتب بیشتری همراه است. با در نظر گرفتن اثر صعود دلار بر بورس، میتوان نتیجه گرفت بورس تهران جذابیتهای متعددی برای فراخوانی سرمایههای خرد دارد.
چرا انتظارات تورمی بورس بازان باز هم اوج گرفت ؟
در کنار این موارد باید در نظر داشت که بورس پس از صعود ۸۳ درصدی شاخص از ابتدای سال، زمانی که تردیدها نسبت به ادامه روند این بازار به اوج رسیده بود و بسیاری از کارشناسان نسبت بهوجود حباب در قیمتها هشدار میدادند، بازگشت ۹ درصدی را از سقف تاریخی تجربه کرد و این اصلاح نیز در کمتر از دو هفته با قرارگیری نماگر اصلی بازار در یک محدوده تعادلی همراه بود.
بسیاری از نمادهای بازار که در این مدت ریزشهای قابلتوجه قیمت را تجربه کرده بودند در مدت کوتاهی به سطوح قبلی قیمتها بازگشتند. در عین حال کمواکنشی بورس به اتفاقات غیراقتصادی نیز مزید بر علت شد تا انگیزهها برای بازگشت سرمایههای خرد به این بازار تقویت شود. با وجود این آنچه در معاملات روز گذشته و همینطور روزهای قبل از آن مشخصا بهچشم میآید اوجگیری دوباره انتظارات تورمی فعالان بورسی است.
عقبگرد دولت از اجرای برخی سیاستهای مورد انتظار که میتواند در کاستن از کسری بودجه سال آینده اثر قابلملاحظهای داشته باشد، بار دیگر انتظارات تورمی را بالا برده و همین مساله پیشران قیمتها در فضای عمومی بازار بوده است.
فاصله بازیگران خرد از زمین بازی بزرگان و عوامل رشد بازار
مسیری که بورس برای عبور از محدوده تعادلی انتخاب کرد با تاکید دوباره بر نمادهایی رقم خورد که در جذب سرمایههای خرد با بهانههای حداقلی همراه هستند. مشابه ماههای اخیر ، بازیگران خرد در تلاشند تا از زمین بازی بزرگان بازار بهخصوص در نمادهای بزرگ کالایی، فاصله بگیرند و در این بین روند قیمت اخیر نمادهای کوچکتر نقش بسزایی در ترغیب معاملهگران به حضور در سویه تقاضا دارد. تا آنجا که در برخی گروههای سهامی رد پایی از تحلیل ارزندگی سهام به چشم نمیخورد.
در این بین انگیزههای جدیتر صعود سهام را باید در انتظارات تورمی، تغییرات نرخ دلار و رویه بازار جهانی جستوجو کرد و اگر هر کدام از این متغیرها مسیر صعود را در پیش بگیرند میتوان انتظار داشت بورس سقفهای قبلی را با سهولت بیشتری پشت سر بگذارد.
در رابطه با سناریوی مرتبط با نرخ ارز و تورم، جزئیات بودجه دولت به شدت حائز اهمیت بوده و طبق انتظارات قبلی قرار است ابتدای هفته آینده این جزئیات منتشر شود و به این ترتیب بورس یکی از حساسترین مقاطع زمانی را پیش رو دارد.
در رابطه با بازار جهانی، روند مذاکرات تجاری همچنان پیچیده به نظر میرسد و بر این اساس نظارهگری و در پیش گرفتن رویکرد محافظهکارانه میتواند جنبه اطمینان بیشتری را به همراه داشته باشد. در سوی مقابل، پیشروی بورس بدون تکیه بر این متغیرها و تنها بر اساس هیجانات ناشی از اوجگیری جریان نقدینگی میتواند نگرانیها از اصلاح ناگهانی قیمتها را تشدید کند و گریز بازیگران خرد و تازهوارد را در پی داشته باشد.
بر این اساس باید به راههایی اندیشید که بورس را به مقصدی پایدار برای سرمایهگذاری تبدیل میکند.
احتمال حبابی شدن سهام یک گروه و درخواست از سازمان
وضعیت کنونی و رشدهای مداوم قیمتی در ماههای اخیر ، شرایط را در برخی گروهها به سطح هشدار نزدیک کرده و در چنین شرایطی اگر نهاد ناظر از ابزاری که در اختیار دارد استفاده نکند آسیب سنگینی به بدنه بورسن وارد خواهد شد.
تقریبا برای سهام هر شرکتی میتوان روایتی ساخت تا آن را ارزنده نشان داد اما برخی سهام را باید از این قاعده مستثنی دانست. برای مثال شرکتهای سرمایهگذاری از جمله نمادهایی هستند که بهواسطه داراییها که عمدتا به سهام معطوف است، ارزشگذاری میشوند. روایتهای رویایی برای داغ کردن سهام شرکتهای سرمایهگذاری که در بورس، فرابورس و بازار پایه وجود دارند در مسیر منطقی تنها بهواسطه رشد ارزش پرتفو امکانپذیر است.
اما در بازار سهام ایران وضعیت نگرانکنندهای شکل گرفته که نشان از عدم آگاهی اولیه نسبت به ارزشگذاری حتی برای این دسته از شرکتها دارد. در این بین میتوان به برخی شرکتهای سرمایهگذاری اشاره کرد که اختلاف فاحشی با ارزش ذاتی پیدا کردهاند اما خریداران سهام هیچ توجهی به این موضوع ندارند.
همین موضوع پیامی را برای سازمان بورس در بردارد که معاملهگران تشنه کسب سود به هر وسیلهای برای رسیدن به این مقصود چنگ میزنند بدون آنکه به آگاهی از معاملات سهام بهایی بدهند. این وضعیت ترسناک میتواند سهام شرکتها را به منطقه حباب ببرد و در یک لحظه نیز احتمال چرخش معاملات وجود خواهد داشت.
عطش سودآوری است که معاملهگران را از توجه به واقعیتها غافل ساخته اما در شرایطی که امکان کسب سود از نزول سهام نیز وجود داشته باشد، بازار در جهت تعدیل انتظارات برمیآید. در این شرایط روایتهای واقعی نیز درخصوص عدم ارزندگی سهام مطرح میشود.
با وجود اینکه لزوم راهاندازی فروش استقراضی بر کسی پوشیده نیست اما علت تعلل سازمان بورس درخصوص راهاندازی این ابزار مشخص نیست.زمانیکه سهام یک شرکت سرمایهگذاری که به راحتی قابل ارزشگذاری و تحلیل است تا به این حد وارد محدوده حباب قیمتی میشود، باید درخصوص سایر شرکتها هراس مضاعفی داشت.
در چنین شرایطی تنها باید ساز و کاری مانند فروش استقراضی و دوطرفه کردن بازار از سوی مقام ناظر فعال شود تا علاوه بر کنترل هیجان در معاملات سهام، امکان رونق پایدار فراهم شود. زمانیکه امکان کسب سود از نزول سهام وجود داشته باشد فضای تحلیلی در بازار سهام تقویت میشود و با توجه به دوطرفه شدن بازار میتوان به رونق پایدار آن امیدوار بود.
انتهای پیام