به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، علی کاشمری در خصوص دلایل اصلی افت شاخص بورس ، آینده سرمایه گذاری در بورس، وجود یا عدم وجود حباب بورس و بازارهای رقیب، تورم افسار گسیخته اقتصاد و راهکارهای کنترلی به گفت و گو با تسنیم پرداخت که به شرح زیر است:
چرا بازار سرمایه در هفتههای اخیر افت زیادی داشته است؟
کاشمری: از اواسط سال گذشته و به ویژه ابتدای سال، بورس دارای رشد زیادی بود و با اقبال تعداد زیادی از مردم برای سرمایهگذاری مواجه شد ولی از اواسط تابستان برخی اتفاقات و سیاستهای ناهمگون و همزمان دولت منجر به افت این بازار شد.
اول: کارگزاریها شروع به فروختن بخشی از سهام عدالت کردند. با توجه به آنکه به مردم اجازه انتخاب در چگونگی فروش سهام نداشتند ولی کارگزاریها بر اساس تقاضای مشتریان، بخش زیادی از سهمها را عرضه کردند.
دوم: اعلام خبر ناسرانجام گشایش اقتصادی و سیگنال فروش اوراق نفتی نیز منجر به آن شد که حقوقیها بخشی از سهمها را بفروشند و نقدینگی لازم برای اوراق نفتی که هیچ وقت منتشر نشد، تأمین کنند.
سوم: عدم شفافیت هسته معاملات و معاملات مشکوک علیرغم نظارت سازمان بورس و مصوبات غافلگیر کننده شورای عالی بورس و تصمیمات در این خصوص از جمله تغییرات چندباره ساعت معاملات، مصوبه تغییر دامنه نوسان و توجیههای عجیب برای بسته شدن نمادهای رو به رشد، منجر به سردرگمی سرمایهگذاران و افت ارزش نمادهای شاخصساز شد.
چهارم: سلبریتیهای اقتصادی یعنی برخی از چهرههای دولتی و افراد نام آشنای اقتصادی بنابر انگیزههای مختلف از جمله شاید منافع در بازارهای رقیب یا شاید منافع پنهان دولت بطور عجیبی دست به اظهار نظرهای نادرست از سقف کانال شاخص بورس گفتند و با توجه به اعتماد مردم به جایگاه این اشخاص، سرمایهگذاران برای جلوگیری از ضرر بیشتر اقدام به فروش سریع سهمها کردند.
پنجم: درگیری بین مطالبات مجلس از دولت برای حمایت حقوقیها از بورس ظاهراً منجر به درگیری بین بازی گردانهای دو طرف در بازار سرمایه شد و معلوم نبود که حمایتها به نفع کدام گروه مجلس یا دولت تمام میشود. در چنین شرایطی اجماع درستی برای حمایت از بازار ایجاد نمیشود. ضمن آنکه حمایت حقوقیها منجر می شود سهمها را در کف قیمت و ارزان میخرند تا در آینده گرانتر بفروشند.
ششم: اتفاقات مذکور در شرایطی بود که دولت دوازدهم یکی از مولفههای عملکرد اقتصادی را ایجاد کد بورسی بیشتر قرار داد بدون آنکه حتی یک آموزش ساده و اولیه برای تازه واردان به بورس قرار دهد. بر این اساس افراد زیادی وارد بازار سرمایه شدند و با توجه به عدم شناخت طبیعتا به دنبال ارائه سیگنال های مختلف درخصوص سرمایهگذاریها شدند. از تبعات این موضوع، بازاری حاصل میشود که دستخوش تصمیمات سریع و احساسی بر اساس شایعات و تحلیلهای غیر علمی است.
درخصوص آینده سرمایهگذاری در بورس چه نظری دارید؟
کاشمری: موارد مختلفی در بازار سرمایه اتفاق افتاد که همگی منجر به عدم اعتماد سرمایهگذاران بویژه جدیدالورودها شد. رفتار سرمایهگذار در عدم اعتماد به بازار در سه مرحله نمایان میشود. مرحله اول بلاتکلیفی است یعنی سرمایهگذاران به علت سیگنالهای ناهمسو در بازار سردرگم میشود و پرتفوهای متعددی برای به حداکثر رسیدن سود میکند.
مرحله دوم ناامیدی است و در این مرحله سرمایهگذار از سناریوهای مختلفی برای حداقل کردن ضرر طراحی میکند و به دنبال بازارهای دیگر جهت انتقال سرمایه است. آخرین مرحله نیز بیتفاوتی است بطوری که سرمایهگذاران عمدتا از آن بازار خارج شده و باقیماندهها یا بطور شانسی و یا قهری اقدام به سرمایهگذاری میکنند که این موضوع نظمهای بازار را نیز به هم میزند.
در حال حاضر در ابتدای مرحله سوم یعنی بی تفاوتی هستیم. البته تصمیمگیران اقتصادی در مراحل یک و دو چارهای برای اصلاح وضعیت و برگرداندن اعتماد سرمایهگذاران دارند: اول آنکه به سرمایهگذاران نشان دهند متوجه سیاستهای اشتباه شدهاند این موضع میتواند از تغییر کابینه و مسئولان اقتصادی گرفته تا اعلان رسمی تغییر مواضع اشتباه برقرار شود.
دوم آنکه برای وضعیت بهتر بازار، برنامهریزان اقتصادی باید به سرمایهگذاران نشان دهند راهکار ملموس و عملیاتی و زمانبندی شده دارند و به عبارتی مجموع اقدامات آتی را باید به سرمایهگذاران شفاف اعلام کنند. البته با توجه به سال آخر دولت بعید میدانم چنین اقداماتی انجام شود و به مرور بسیاری از سرمایهگذاران جدیدالورود از بورس خارج شوند و این بازار مجدداً پس از دو تا سه ماه آینده به تعادل برسد مگر آنکه مجدداَ با اقدامات محیرالعقول از جانب برنامهریزان اقتصادی مواجه شود.
آیا بورس و سایر بازارهای رقیب دارای حباب هستند؟
کاشمری: در حال حاضر نه بورس و نه هیچ یک از بازارهای دیگر دارای حباب نیستند. به عبارتی تعبیر حباب وقتی بکار میرود که در مقطعی خاص افزایش قیمت بیشتر از روند افزایشی آن باشد ولی در تمامی بازارها، سطح قیمت ها به اندازه تورم واقعی و ملموس و نه اعلامی رشد داشته است. نه در طلا و نه در دلار و نه در بورس و نه در مسکن حباب نداریم و این افزایش قیمتها تنها با شوک سیاسی و یا بهبود اقتصادی بلندمدت کاهش پیدا میکنند. آنکه برخی اعلام میکنند بورس دارای حباب است یا اطلاع کافی ندارند یا منفعت در سایر بازارهای رقیب دارند اگرچه شاید ارزش برخی نمادها درست برآورد نشده باشد ولی دلیلی بر تعمیم آن به کل بورس نیست.
آیا اقتصاد دچار تورم افسار گسیخته شده و یا با آن فاصله زیادی داریم؟
کاشمری: تورم افسار گسیخته یکباره پدید نمیآید بلکه نتیجه مجموعهای از اتفاقات تورمزا طی چندین سال است. الان ابتدای تورم افسار گسیخته هستیم و در بسیاری از بازارها، فواصل افزایش قیمتها بسیار کاهش داشته است. اینکه یک مدت بطور دستوری قیمتها ثابت و بعد چند ماه چند برابر شود نشانه کنترل تورم نیست. تاکنون دولتها سعی داشتند تورم را در بخشهای مختلف به دورههای آینده مثلا چند فصل بعد یا سال بعدی انتقال دهند و اکنون چنین چیزی دیگر موثر نیست.
در حال حاضر کمتر شدن فواصل رشد قابل توجه قیمتی و رسیدن آن به افزایشهای هفتهای و روزانه، نشانهای بر شروع تورم فزاینده است. سیاستهای پولی و مالی نادرست طی سالها همراه با عدم توان مدیریت اقتصادی در حل بحران رکود منجر به چنین واقعهای شده است. با ادامه چنین وضعیتی دور از انتظار نیست که در آیندهای نزدیک با تورم مثلا برق و تلفن و اینترنت حتی انجام چنین مصاحبهای برای من و شما نیز صرفه اقتصادی نداشته باشد. این یک شوخی نیست بلکه یک واقعیت تلخ است.
راهکارهای کنترلی در این شرایط چیست؟
کاشمری: در شرایط فعلی از این راهکارها می توان چنین ذکر کرد که باید طی چند سال بطور مستمر ادامه داشته باشد: 1. افزایش بهرهوری نیروی کار 2. نظارت بر تولید با کیفیت بیشتر 3. حمایت مالی دولت فقط از طرف عرضهکننده با کیفیت و دارای توان رقابتی به جای حمایت از طرف تقاضا 4. کاهش هزینههای دولت از طریق دولت الکترونیک و فروش اموال مازاد 5. قطع تمامی یارانههای دولتی 6. آزادسازی و تک نرخی کردن ارز خارجی 7. آزاد سازی ساز و کار معاملات با ارزهای دیجیتالی به عنوان پول مجازی به موازات پول ملی 8. افزایش اختیارات دستگاههای استانی به منظور توسعه منطقهای بر اساس مزیتهای هر منطقه .
اخیراً طرح هایی همچون اختصاص سهام آیندگان به والدین و... با نگاه تشویقی برای ازدیاد جمعیت مطرح شده است. با این طرح ها موافقید؟
کاشمری: افزایش جمعیت از سیاست های نظام است و افزایش جمعیت نیز باید به شرط افزایش بهرهوری صورت گیرد. سرنوشت طرح سهام آیندگان به شرط اجرا در بهترین حالت مانند سهام عدالت میشود. مثلاً بچهای که بزرگ شود نهایتاً چیزی حدود 10 میلیون (به ارزش الان) به وی داده می شود. در کشورهای دیگر که از فرزند بیشتر حمایت می کنند هم کشور آنها رشد اقتصادی ثابت دارد هم بهرهوری نیروی کار بالا است هم اینکه مشوقها به جای اینکه نقدی مستقیم باشد، مزایای اجتماعی است.
تلگرام اصلی بورس پرس : t.me/boursepressir
انتهای پیام