آثار قطع برق صنایع بورسی + پیشنهاداتی برای جلوگیری از گرانی ها

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، بابک سالاروند درباره اثر محدودیت برقی صنایع بورسی در تابستان با انتشار متنی تحت عنوان "رابطه قطعی‌‌‌‌‌‌‌ برق با تورم و بورس" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: با وجود اینکه فصل گرما به نیمه رسیده اما همچنان اثر قطعی برق در صنایع مختلف و کاهش سودآوری و گلایه افراد صاحب‌ صنعت ادامه دارد.

از طرفی چند وقت دیگر با شروع فصل سرما نیز گاز صنایع قطع می‌شود. یعنی دو ریسک در دو بازه زمانی‌‌‌‌‌‌‌ مختلف که هریک می‌تواند تاثیر منفی بر روی معاملات بورس و تولید بگذارد. به همین جهت برق و گاز به‌عنوان دو نهاده بسیار مهم تولید در صنایع مختلف نقش بسیار پراهمیتی دارند.

با توجه افزایش تقاضا در این فصل و با گرم‌‌‌‌‌‌‌ترشدن هوا و تغییر شرایط اقلیمی دنیا و به‌ خصوص ایران، سیاست گذار به این نتیجه رسیده برق صنایع مختلف را در تابستان در محدوده‌‌‌‌‌‌‌های زمانی مختلف قطع کند. همچنین به دلیل عدم‌توجیه اقتصادی سرمایه‌گذاری در بخش تولید برق این موضوع چالش بسیار بزرگی را برای صنایع مختلف به‌وجود آورده و قطع برق صنایع بزرگی مثل فولاد و سیمان بیشتر قابل‌توجه است.

به‌ عنوان مثال برای تولید یک تن فولاد به‌طور متوسط نیاز به 800 کیلو وات ساعت مصرف برق است اما اثرات قطعی برق علاوه‌بر اینکه منجر به کاهش تولید در این حوزه می‌شود، اثرات مخربی هم بر روی دستگاه‌های تولید فولاد دارد. یعنی نه تنها کاهش تولید به همراه دارد بلکه دستگاه‌های تولید هم دچار تخریب می‌شوند و زیان‌‌‌‌‌‌‌های زیادی به صاحبان صنایع وارد می کند.

علاوه بر این صنایع پایین‌دستی را هم با مشکل مواجه کرده و در صنعت سیمان هم داستان فولاد تکرار می شود. برای مثال برای تولید یک تن سیمان، ۱۱۰ کیلو وات ساعت برق نیاز است اما قطع برق، منجر به کاهش تولید این صنعت می‌شود و به دلیل ثبات تقاضا منتهی به افزایش تورم و گرانی سیمان خواهد شد.

در این شرایط با توجه به اینکه این صنایع بخش بزرگ و زیادی از بازار سرمایه را اختصاص می‌دهند اگر به اندازه زیان ناشی از کاهش تولید، افزایش نرخ نداشته باشند، می‌توانند در کم‌ رونقی بازار سرمایه تاثیر بگذارند و به همان نسبت شاخص‌کل را متاثر کنند. سهامدار و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذار هم با این وضعیت،  پازل‌‌‌‌‌‌‌ها را کنار هم قرار می‌دهد و نه‌تنها فضای سرمایه‌گذاری جذابی نمی بیند بلکه در فکر خروج سرمایه از بازار می شود.

سیاست گذار در شرایط فعلی و برای جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی اولا باید به فکر ایجاد جذابیت‌‌‌‌‌‌‌های سرمایه‌گذاری در صنعت برق و گاز باشد. در این صورت مشکلات امروزه بازار سرمایه و قطعی‌‌‌‌‌‌‌های برق در سال‌های آینده کم‌‌‌‌‌‌‌تر خواهد شد. همچنین سیاست گذار باید در فصل‌‌‌‌‌‌‌هایی که بیش از فصل‌‌‌‌‌‌‌های دیگر به برق و گاز نیاز است در صادرات تجدید نظر کند و یا حجم تولید را افزایش دهد و ذخیره‌‌‌‌‌‌‌ای برای فصولی که به گاز و برق بیشتری نیاز است، داشته باشد.

با توجه به این موارد می‌توان امیدوار بود نه‌تنها جذابیت به بازار سرمایه برگردد و با ورود پول‌های حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران جدید همراه باشد بلکه می‌توان چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌ انداز مثبتی نسبت به صنایع و تولیدات داشت. از طرفی اگر این اتفاق بیفتد و سیاست گذار در دقیقه ۹۰ به فکر کمبود گاز و برق نباشد و از قبل فکری به حال توسعه و ذخیره این انرژی‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تاثیرگذار در وضعیت اقتصادی کند می‌توان به رشد اقتصادی و کاهش تورم و گرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها هم خوش‌‌‌‌‌‌‌‌‌بین بود.

البته بارها در مورد وضعیت نگران‌‌‌‌‌‌‌کننده‌‌‌‌‌‌‌ برخی سیاست ها برای صنایع و بازار سرمایه هشدار و توصیه‌‌‌‌‌‌‌هایی داده شده اما با توجه به شرایط امروزه بازار و وضعیت اقتصادی، سیاست گذار به این توصیه‌‌‌‌‌‌‌ها و هشدارها بی‌‌‌‌‌‌‌توجه بوده و هیچ نقشی در کاهش تولید، وضعیت بازار سرمایه و تورم و رابطه آن با قطعی برق یا گاز، قائل نبود.

باز‌هم باید این مسئله را تکرار کرد که توسعه عرضه برق و گاز برای جلوگیری از بروز خاموشی‌‌‌‌‌‌‌ها و زیان‌‌‌‌‌‌‌های ناشی از آن به‌خصوص در بازار سرمایه و جلوگیری از تورم و افزایش قیمت‌ها، کاملا ضروری است. اگر سیاستگذار می‌خواهد بازار سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای پر رونق با معاملات چشمگیر داشته باشد و همچنین از تورم و کمبود و گرانی جلوگیری کند، یکی از لازمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آن که کمتر به‌چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌ می‌آید، همین مسئله گاز و برق است که باید توجه ویژه‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای شود.

انتهای پیام