پرده‌برداری از بحران تازه صندوق‌ها توسط ۳ مقام سابق تأمین اجتماعی

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس به نقل از روزنامه شرق، وضعیت صندوق‌های بیمه‌ای قرمز است. این فصل مشترک صحبت‌های سخنرانان نشست مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد در برنامه روز پنجشنبه این مؤسسه بود که با حضور جمعی از فعالان اقتصادی و صاحب‌نظران عرصه تأمین اجتماعی برگزار شد.

محمدحسین شریف‌زادگان وزیر سابق رفاه و تأمین اجتماعی، محمد ستاری‌فر رئیس پیشین سازمان تأمین اجتماعی و معاون رئیس‌جمهوری در دوره اصلاحات و محسن ایزدخواه پژوهشگر حوزه کار و تأمین اجتماعی و معاون پیشین سازمان تأمین اجتماعی، سخنرانان این نشست، در سخنان به بررسی وضعیت صندوق‌های بیمه‌ای و سیاست‌های رفاهی دولت‌های گوناگون پرداختند که سرشار از نکات قابل تأمل بود، آمارها و اطلاعاتی که هریک زنگ خطر بروز بحران صندوق‌ها را به صدا درمی‌آورد.

صندوق‌های بیمه‌ای در حال تبدیل‌شدن به بحران ملی هستند

ایزدخواه با اشاره به وضعیت بحرانی صندوق‌های بیمه‌ای گفت: باوجود اینکه در سال‌های اخیر از مشکلات صندوق‌ها در کنار مسائل مهم مانند آب و اشتغال به عنوان چالش‌های بزرگ نام برده می‌شود، اما عملا مشاهده می‌کنیم که این ابراز نگرانی‌ها هنوز در حد گفتاردرمانی بوده و وارد مرحله چاره‌جویی نشده‌اند.

وی افزود: نظام تأمین اجتماعی ایران پایه‌هایی مانند قانون اساسی، سند چشم‌انداز ٢٠ساله، قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی که اصلی‌ترین آن مقاوله‌نامه ١٠٢ سازمان بین‌المللی کار است و قانون برنامه‌های توسعه مخصوصا قانون برنامه پنجم توسعه دارد که البته در موارد متعددی با بی‌اعتنایی قوه مجریه روبه‌رو شده‌اند. به شکلی که بعضی از دخالت‌هایی که در دهه اخیر در صندوق‌های بیمه‌ای انجام شده عملا در ٥٠ سال گذشته بی‌سابقه بوده‌اند. 

 

این پژوهشگر ادامه داد: یک نظام تأمین اجتماعی کارا دارای ویژگی‌های مشخصی است. جامعیت یکی از این ویژگی‌هاست یعنی حداقل 8 مورد از نیازهای جامعه تحت پوشش را تأمین کند. فراگیری داشته باشد یعنی طیف وسیعی از جامعه را تحت پوشش قرار دهد. ویژگی دیگر این است که حکمروایی خوب داشته باشد. ویژگی بعدی این است که پایداری منابع و مصارف داشته باشد که در تمامی مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی بر آن تأکید شده است.

ایزدخواه اظهار داشت: اگر این پایداری وجود نداشته باشد در عمل آن نظام رفاهی به ضد خود تبدیل خواهد شد. برای مثال می‌بینیم که هزینه‌های طرح تحول سلامت در سازمان تأمین اجتماعی در سه سال گذشته دو برابر ٥٢ سال گذشته بوده اما هم‌زمان وزیر بهداشت پیوسته گلایه می‌کند که هزینه‌های این طرح 6 ماه تا یک سال است که پرداخت نشده است. چرا؟ چون پایداری منابع و هزینه‌ها در این طرح به‌خوبی دیده نشده و غفلت‌های بزرگ کارشناسی صورت گرفته که نتیجه‌ آن نارضایتی هم‌زمان جامعه پزشکی و صندوق‌های بیمه‌ای است.

صندوق تأمین اجتماعی با امنیت ملی گره خورده است

وی ویژگی بعدی یک نظام تأمین اجتماعی کارا، را کفایت عنوان کرد و گفت: حقوقی که به یک بازنشسته پرداخت می‌کنیم باید بتواند کفاف یک زندگی آبرومندانه را بدهد. زمانی که قانون ساختار جامع رفاه و تأمین اجتماعی تدوین می‌شد بحث بر سر این بود که این نظام باید در سه شاخه راهبردهای بیمه‌ای، راهبردهای حمایتی و راهبردهای امدادی فعالیت کند.

معاون پیشین سازمان تأمین اجتماعی با بیان اینکه در حال حاضر ٢٤ صندوق بیمه‌ای داریم که حمایت‌های پیری و بازنشستگی و ازکارافتادگی را برعهده دارند،گفت: می‌توانیم این صندوق‌ها را به دو دسته صندوق‌های عمومی شامل سازمان تأمین اجتماعی، تأمین اجتماعی نیروهای مسلح، صندوق بازنشستگی کشوری و تأمین اجتماعی روستاییان و عشایر و همچنین صندوق‌های اختصاصی که صندوق‌های کوچک‌تر و متعددی مانند صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت نفت، صداوسیما،‌ بانک‌ها، بیمه مرکزی، شهرداری و... هستند، تقسیم‌بندی کنیم.

ایزدخواه ادامه داد: دراین‌بین اگر بتوانیم نگاهی به وضعیت تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری داشته باشیم تصویر جامعی از بقیه صندوق‌ها نیز خواهیم داشت چراکه به تعبیر سیاسیون اگر این دو صندوق عطسه کنند بقیه صندوق‌ها ذات‌الریه می‌گیرند. 

وی عنوان کرد: صندوق تأمین اجتماعی در حال حاضر بیش از ١٣ میلیون بیمه‌شده اصلی دارد که ٧٣ درصد کل بیمه‌شدگان ٢٤ صندوق را شامل می‌شوند. این صندوق بیش از سه میلیون مستمری‌بگیر دارد و نسبت بیمه‌شدگان شاغل به مستمری‌بگیر در این صندوق 4.25 است. پس می‌بینیم این صندوق بزرگ‌ترین و درعین‌حال مهم‌ترین صندوق بیمه‌ای است که اگر با چالش‌های جدی روبه‌رو شود می‌تواند حتی مسائلی در سطح امنیت ملی نیز ایجاد کند. امروز می‌بینید که ٨٠ هزار بیمه‌شده صندوق بازنشستگی فولاد هر ماه برای دریافت حقوق چه تجمعاتی برگزار می‌کنند و چه مسائلی به وجود می‌آورند. حال تصور کنید اگر سه میلیون مستمری‌بگیر تأمین اجتماعی دچار وضعیت مشابهی شوند چه اتفاقی خواهد افتاد.

1.2 میلیون مستمری‌بگیر در صندوق بازنشستگی

این پژوهشگر گفت: صندوق بزرگ دیگر یعنی صندوق بازنشستگی کشوری نیز بیش از یک میلیون بیمه‌شده اصلی دارد و مستمری‌بگیران آن به بیش از یک میلیون و ٢٠٠ هزار نفر رسیده‌اند. یعنی تعداد مستمری‌بگیران این صندوق از تعداد بیمه‌شدگان شاغل آن بیشتر است. یکی از ویژگی‌های نظام تأمین اجتماعی کارا که به آن اشاره کردم شاخصه کفایت بود. در حال حاضر و طبق محاسبات انجام‌شده مزایای پرداختی از سوی تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی به‌ترتیب تنها ٤٨ و ٥٢ درصد هزینه‌های لازم برای یک زندگی آبرومندانه است و به همین دلیل است که باوجود همه قوانین محدودکننده حداقل نیم میلیون نفر از بازنشستگان دوباره به کار بازگشته‌‌اند زیرا نمی‌توانند با آن مستمری دریافتی به زندگی ادامه دهند.

ایزدخواه اظهار داشت: از طرف دیگر در حال حاضر چیزی حدود ٣٠ درصد جمعیت تحت پوشش هیچ‌کدام از این صندوق‌ها نیستند و باوجود وضع قوانین سهل‌الوصول برای بیمه‌شدن هنوز نتوانسته‌‌اند خود را بیمه کنند. یک نکته بسیار مهم در بررسی وضعیت صندوق‌های بیمه‌ای نرخ پشتیبانی است یعنی بررسی اینکه چه تعداد از افراد حق بیمه پرداخت کنند و چه تعدادی مستمری دریافت می‌کنند.

وی افزود: تجربه‌های جهانی نشان داده اگر این نسبت به 6 برسد زنگ‌های خطر صندوق به صدا درمی‌آید و اگر نسبت به کمتر از 5 برسد عملا آن صندوق دیگر قادر نخواهد بود روی پا بایستد یا باید از دولت کمک بگیرد یا شروع به فروش اموال کند. در حال حاضر این نسبت در تأمین اجتماعی 4 و در صندوق بازنشستگی کشوری زیر یک است و این یعنی وضعیت هر دو صندوق وحشتناک است. این نسبت در صندوق‌های اختصاصی هم حاکم است اما در آنجا با تعاونی‌های بازنشستگی که ایجاد کرده‌‌اند یا رانت‌هایی که برای واسطه‌گری فراهم کرده‌‌اند و همچنین پنهان‌کردن ضرر و زیان‌های صندوق‌ها در هزینه‌های تمام‌شده خدمات هنوز سرپا مانده‌اند. مثلا مشاهده می‌کنید که بانک‌ها عملا نمی‌توانند نرخ سود را کاهش دهند چون قیمت تمام‌شده پول در آنجا بسیار بالاست و بخش مهمی از آن صرف پرداخت هزینه‌های همین صندوق‌های بازنشستگی بانک‌ها می‌شود.

معرفت درباره نظام‌های رفاهی بین قوا وجود نداشت

معاون پیشین سازمان تأمین اجتماعی عنوان کرد: یکی دیگر از مشکلات مهم صندوق‌های بیمه‌ای همین بحث بازنشستگی‌های پیش از موعد است. چون معرفت لازم درباره نظام‌های رفاهی بین قوا وجود نداشته، تصور می‌کردند می‌توانند با وضع قوانین بازنشستگی پیش از موعد فرصت اشتغال نیروی جوان را فراهم کنند و متأسفانه تنها سیاسیون به دنبال این مسئله نبوده‌‌اند بلکه خود کارفرمایان و کارگران نیز در این زمینه مقصر بوده‌اند. چون تشکل‌های قوی و واقعی کارفرمایی و کارگری نداشته‌ایم، منافع آنها نیز به‌درستی تعریف نشده بود و نمایندگان آنها صرفا به منافع کوتاه‌مدت توجه کردند که نتیجه‌ به ضرر خود آنها شد.

ایزدخواه گفت:در سال ٩٥ دریافتی یعنی حق بیمه‌ها تنها ٢١ درصد درآمدهای صندوق بازنشستگی بوده‌اند. سود حاصل از سرمایه‌گذاری‌های این صندوق و فروش دارایی‌ها هم با وجود هیاهوهای بسیار تنها 8 درصد از این منابع را تأمین کرده و باقی آن بر دوش دولت است. در‌حال‌حاضر دولت بیش از ١٤٠ هزار میلیارد تومان به صندوق تأمین اجتماعی بدهکار است که روزبه‌روز هم در حال افزایش است.

وی ادامه داد: اگر بخواهم یک جمع‌بندی کلی داشته باشم، باید بگویم در‌حال‌حاضر ما با فقدان نظام رفاه و تأمین اجتماعی، فقدان هدفمندسازی واقعی و هوشمندسازی یارانه‌های اجتماعی، فقدان پایگاه اطلاعات جامع در حوزه‌های خدمات اجتماعی، فقدان شناسنامه یا پرونده خدمات اجتماعی، تصویب قوانین مغایر با اصول، ‌قواعد و محاسبات بیمه‌ای، کارایی‌نداشتن نهاد ناظر و تنظیم‌کننده مقررات بیمه‌ای و پایین‌بودن ضریب نفوذ بیمه‌ای روبه‌رو هستیم. 

ایزدخواه اظهار داشت: در این دولت در مدت چهار سال، شش بار مدیرعامل شستا عوض شده و هر بار هم گفته‌‌اند نمی‌خواهیم شستا به حیاط خلوت کسی تبدیل شود. درحالی‌که باید هیئت امنایی شکل می‌گرفت که هیئت‌مدیره‌ای تعیین کند که مدیرعامل انتخاب کند. می‌بینیم که عملا صندلی مدیریت شستا به یکی از لرزان‌ترین صندلی‌های مدیریتی تبدیل شده است. متأسفانه شرکای اجتماعی صندوق‌های بیمه‌ای هم تصویر درستی از وضعیت خود ندارند و گاهی بدون آنکه بدانند، به ضرر خود عمل می‌کنند.

هر روز به صندوق‌ها ضربه می‌زنند

ستاری‌فر نیز با اشاره به عدم درک درست از مفهوم تأمین اجتماعی گفت: برای بحث درباره تأمین اجتماعی لازم است ابتدا دو کلمه را تعریف کنیم، چراکه تجربه‌ای که در دوران کاری داشتم نشان داده همواره در درک این دو کلمه در دولت و مجلس مشکلات جدی وجود داشته، اولین کلمه رفاه است که وقتی به کار می‌بریم یعنی درباره رویکردهای دولت در رفع موانع اجتماعی و اقتصادی حرف می‌زنیم.

وی افزود: کلمه تأمین اجتماعی یک مسئله همگانی و حق عمومی است. در مقاطع مختلف به‌دلیل مشکلاتی که دولت‌ها دارند این مفهوم تا حدود زیادی دستخوش تحریف می‌شود‌.به نظرم یکی از مشکلات ما عدم فهم درست رابطه تأمین اجتماعی و توسعه است. تأمین اجتماعی پیش‌نیاز توسعه اقتصادی است، اما متأسفانه هرگز این نگاه به تأمین اجتماعی صورت نگرفته است. نظام حکمروایی ما هنوز موضع در قبال تأمین اجتماعی و مفهوم رفاه را روشن نکرده است.

این مقام اسبق تامین اجتماعی اظهار داشت: بعد از انقلاب به‌جز شهید بهشتی هیچ‌کس را سراغ ندارم که برای بحث تأمین اجتماعی وقت و انرژی بگذارد و اصلا به آن علاقه‌مند باشد. ما هنوز نتوانسته‌ایم برخی از مسئولان را متوجه کنیم که فرق بین صندوق تأمین اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی را درک کنند و به‌همین‌دلیل است که هنوز هم متوجه نیستند برداشت از صندوق تأمین اجتماعی از سوی هرکسی جز ذی‌نفعان این صندوق نوعی دست‌بردن در بیت‌المال و حق‌الناس است.

تأمین اجتماعی قلک دولت شده است

ستاری‌فر توضیح داد: متأسفانه همواره به صندوق تأمین اجتماعی به شکل قلکی برای تأمین منابع نگاه شده، به شکلی که هرجا دولتمردان کم آورده‌‌اند گفته‌‌اند بروید از تأمین اجتماعی بردارید. این رویکرد هم قبل از انقلاب وجود داشت و هم متأسفانه بعد از انقلاب ادامه پیدا کرد برای مثال قبل از انقلاب برای هر هزار نفر، دو تخت بیمارستانی وجود داشت که در دوران جنگ تحمیلی به علت فشارهای وارده اقتصادی این میزان به زیر یک تخت رسید. در آن دوران تصمیم گرفته شد این مشکل حل شود و افزایش ٢٣ هزار عددی ظرفیت بیمارستان‌ها در دستور کار قرار گرفت. در مجلس نشستند و تصمیم گرفتند در این شهر و آن استان بیمارستان ساخته شود و نتیجه‌ این شد که به تأمین اجتماعی تحمیل کردند در برخی شهرها که حتی بیمه‌شده به تعداد کافی نداشت بیمارستان بسازد یعنی با پول کارگران در شهرهایی که آن کارگران زندگی نمی‌کردند بیمارستان ساختند.

وی با بیان اینکه به قول معروف خرج که از کیسه مهمان بود/ حاتم‌طایی‌شدن آسان بود!گفت: اصلا همین که صندوق‌ها تا امروز زیر این همه فشار و دست‌درازی و تعهدات غیرکارشناسی ایجاد‌شده از بیرون همچنان وجود دارند، از اعجازهای مملکت ماست.این صندوق‌ها در دنیا خط قرمز هستند، اما در ایران متأسفانه هر روز به این صندوق‌ها به شکل مستقیم و غیرمستقیم دست‌درازی می‌کنند برای مثال در همان زمان تعدیل ساختاری هیچ‌کس نیامد به تأمین اجتماعی بگوید حواست باشد به‌زودی قرار است قیمت‌ها افزایش پیدا کند و شما که سرمایه‌ ریالی دارید،این سرمایه را تبدیل کنید.

ستاری‌فر گفت: نتیجه‌ این شد که سرمایه صندوق‌ها که حاصل زحمت کارگران بود، در بانک‌ها در مدت کوتاهی نصف ارزش را از دست داد. این فقط یکی از مثال‌های ضربه‌های غیرمستقیم به تأمین اجتماعی است. رسیدگی به مشکلات تأمین اجتماعی نیازمند وجود شرکای هوشمند است که اولین و مهم‌ترین آنها دولت است. تا وقتی دولت نگاهش را به صندوق‌ها عوض نکند هیچ مشکلی حل نخواهد شد.

سیاست رفاهی مشخصی وجود ندارد

شریف‌زادگان هم با اشاره به نبودِ سیاست رفاهی مشخص در ایران گفت: سیاست‌های رفاهی در ایران متأثر از دو رویکرد ناقص دولت رفاهی و دولت رانتی بوده است. همچنین سیاست‌های رفاهی ایران در نیم‌قرن گذشته همواره تحت تأثیر قیمت نفت به‌عنوان هدیه‌ای به مردم بوده است. همچنان که به یاد دارید زمانی رئیس‌جمهوری سابق کشور یارانه‌ها را با تعبیری -که توهین به مقدسات می‌دانم و به‌کار نمی‌برم- پول مقدس خطاب کرد.

وی افزود: مشکل بزرگ سوم سیاست‌های رفاهی در ایران عدم تناسب آن با رشد اقتصادی و توانایی‌های اقتصاد است.از سال ٥٢ که قیمت نفت چهاربرابر شد، هربار که قیمت نفت افزایش پیدا کرد هزینه‌های سیاست‌های رفاهی را بالا بردیم. آخرین آنها هم تبدیل یارانه‌ها به یارانه نقدی و برابر بعد از افزایش قیمت نفت در سال ٨٨ بود که به‌نظرم بدترین سیاست رفاهی تاریخ ایران محسوب می‌شود.

این وزیر سابق اظهار داشت: به‌مرور مشاهده کرده‌ایم دولت‌های ایران مداخله‌گرتر شده‌اند به‌شکلی که می‌بینیم در بودجه‌های هر سال چقدر موارد ریز و گاهی به‌کلی غیرمرتبط با وظایف دولت دیده شده‌اند.در زمان ریاست‌جمهوری مقام معظم رهبری، یکی از افراد در جلسه‌ای از ایشان خواست بودجه‌ای برای ساخت مسجد اختصاص دهد که ایشان پاسخ دادند، وظیفه دولت ساختن مسجد نیست. درحالی‌که امروز می‌بینیم حتی برای ساختن زیرپله و فلان کار بی‌ربط هم دولت ردیف بودجه درنظر می‌گیرد. فرهنگ کار و تولید هم تحت تأثیر همین سیاست‌ها به‌شدت ضعیف شده است.

اعانه اجتماعی به اشتباه فراگیر شد

شریف‌زادگان ادامه داد: بسیاری از نخل‌کاران و لنج‌داران در جنوب بعد از نقدی‌شدن یارانه‌ها، کار را رها کردند و به همان یارانه بسنده کردند که حالا نه امکان بازگشت به آن کارها را دارند، نه یارانه نقدی کفاف زندگی‌ را می‌دهد. حتی می‌بینیم که مردم به‌اشتباه تصور می‌کنند یارانه‌ها پول نفت است که بین آنها تقسیم می‌شود و متوجه نیستند که این نوعی اعانه اجتماعی برای طبقات فرودست است.

وی گفت: در سال ٥٧، ٤٠ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر بودند که در سال ٧٥ به نزدیک ٢٠ درصد و در پایان دوره اصلاحات به ١٠ درصد رسیدند، اما می‌بینیم که در سال ٩٢ بعد از 8 سال شعار حمایت از فرودستان، این میزان به بیش از ٣٠ درصد در مناطق شهری و بیش از ٤٠ درصد در مناطق روستایی می‌رسد یعنی ما به‌رغم این همه هزینه برای سیاست‌های رفاهی که در حد برخی کشورهای اروپایی است، در عمل وضعیت بسیار بدی در سطح اقشار فرودست داریم و به‌نظر من علت این است که هنوز سیاست رفاهی مشخصی نداریم.

وزیر سابق رفاه عنوان کرد: از آن بدتر اینکه یارانه‌ها به یک حق اجتماعی تبدیل شده است.در ادبیات اقتصادی همواره دراین‌باره هشدار داده می‌شود که هرگز نباید اجازه داد یارانه تبدیل به حق شود، زیرا اگر یارانه به‌ حق تبدیل شود قطع آن بسیار سخت و پرهزینه خواهد بود. به‌همین‌دلیل است که مشاهده می‌کنیم سالانه ٤٣‌هزار میلیارد تومان هزینه یارانه می‌کنیم، درحالی‌که سال گذشته فقط ١٦‌هزارمیلیارد تومان صرف هزینه‌های عمرانی کرده‌ایم.

شریف‌زادگان با اشاره به اینکه وزیر نفت یک‌بار به من گفت نمی‌دانم وزیر نفت هستم یا خزانه‌داری، چراکه از نیمه ماه درحال دوندگی برای جورکردن پول یارانه هستم،گفت: چاره‌ای هم ندارند چون یارانه به مسئله‌ای حیثیتی تبدیل شده است. تصور کنید در چنین وضعیتی که دولت بابت تصمیمات اشتباه گذشته درحال پرداخت هزینه‌های غیرهدفمند و نجومی ‌است،ایران به سمت سالمندی می‌رود که مطمئنا فشار اصلی‌ روی صندوق‌های بیمه‌ای خواهد بود که چشم امید آنها به همین دولت است.

وی ادامه داد: از طرفی دولت‌ها به صندوق‌ها دست‌درازی می‌کنند و از طرف دیگر دولت بسیاری از هزینه‌هایی را که صرف امور رفاهی می‌کند، اعلام نمی‌کند چون خود هم خبر ندارد در حال انجام آن هزینه‌هاست! این نشان می‌دهد دولت به معنای حاکمیت، سیاست رفاهی مشخصی ندارد و حتی از آن بدتر اینکه قوانین موجود در این زمینه هم اجرایی نمی‌شود و به آن بی‌اعتنا هستند. به‌نظر می‌رسد درحال‌حاضر مسئله اساسی این است که اولا هزینه‌های سیاست‌های نداشته رفاهی در ایران بیشتر از توان اقتصادی است و دوما این هزینه‌ها هدفمند اعمال نمی‌شوند، درنتیجه دست‌وپا برای توسعه را نیز می‌بندند.

انتهای پیام