به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، محمدقسیم عثمانی در خصوص هزینه هنگفت محمود احمدینژاد برای آبروی نظام در یاد داشتی که توسط روزنامه شرق منتشر شده ، اعلام کرد: نامههای مکرر با امضاى احمدینژاد و اظهارات ضدانقلابی به سبک وی، از زبان کسی که با نظام و قانون اساسی و ملت آگاه ایران آشنا نیست، چندان عجیب به نظر نمیرسد اما کسی که خود 8 سال آزگار رئیسجمهور بوده و در قانونگریزی و بیتوجهی به منتقدان و معترضان سرآمد و معترضان چندمیلیونی را خسوخاشاک مینامید و برخی از مدیران وی، نهفقط مردم عادی بلکه اصحاب رسانه را به زندان میانداختند، اکنون در مقام دفاع از آشوبگران برمیآید!
همه زندانیان را منتقدان وضع موجود اعلام میکند و بدون توجه به اصول متعدد قانون اساسی، برای رهبری، نظام و مردم تعیینتکلیف میکند و شورای نگهبانی را که خود دو بار از فیلتر آن رد شده و با نظارت آنان رئیسجمهور شده، به مهندسی انتخابات متهم میکند و نهادهایی را که در هنگام انتخابات نهم و دهم ریاستجمهوری، حامی و پشتیبان پیدا وپنهان خود وی بودند، به دخالت در انتخابات متهم میکند!
آیا اگر احمدی نژاد در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم تأیید صلاحیت و رئیسجمهور میشد، همین حرفها را میزد؟ آیا همه این صحبتها ناشی از عقده عدم دستیابی به قدرت مجدد است؟ آیا این شیوه عمل از عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، منطقی و معقول است؟ آیا برخوردنکردن با این پدیده انحرافى باعث از بین رفتن حریمها و حرمتها نمیشود؟ آیا برخوردنکردن با وی، نمیتواند نزد افکار عمومى گواه و مصداقى براى عدم رعایت حقوق مساوی برای همه ایرانیان باشد؟ آیا کسانی که حتی به علت جرائم امنیتی به اعدام محکوم شدهاند، به اندازه یکصدم احمدینژاد برای نظام هزینه ایجاد کردهاند؟به نظر میرسد شورای عالی امنیت ملی باید به دلایل زیر هرچه سریعتر با این پدیده برخورد قانونی لازم را انجام دهد:
۱- به علت عدم تعادل روحی و روانی، ممکن است وی بلایی به سر خود بیاورد و با مظلومنمایی و عوامفریبی، موجسواری کند که در این زمینه ممارست و تجربه کافی نیز دارند.
۲- به علت سخنان بدون مرز و بیبندوباریهای سیاسی ممکن است مورد سوءقصد جریانات بیرونی قرار گیرد تا از این طریق نیز نظام را متهم و برای کشور مسئله ایجاد کنند.
۳- با استمرار رفتار وی، در داخل ایران بیعاری و بیاخلاقی سیاسى باب و موجب میشود حریمهای ضرورى برای ارکان نظام مورد حمله و هجمه قرار گیرد و احترام برخی از جایگاهها که باید محفوظ بماند، مورد خدشه قرار گیرد.
۴- برخورد قانونی و قاطع با وی نمونه بارز رعایت حقوق و فرصت مساوی به آحاد ملت است و ایشان باید متناسب با هزینههایی که برای نظام ایجاد کرده، مورد پیگرد قانونی قرار گیرد و ثابت شود نظام مطابق قانون اساسی با همه شهروندان رفتار و برخورد میکند.
۵- برخورد با ایشان ضمن رد و تکذیب عملى شایعه دسترسی وی به برخی اطلاعات سری،داشتن نقاط ضعف نظام و نگرانی از افشای آنها را برای همیشه خنثی خواهد کرد و ثابت خواهد شد با روش بگم بگم شاید بتوان با افراد در افتاد اما با نظام هرگز.
برخورد قانونی با ایشان و همه افرادی که باعث بدبینی و شکاف بین مردم و حاکمیت میشوند، باید بهعنوان یک مطالبه عدالتخواهانه در اولویت قرار گیرد و بستر برخورد قانونی یکسان بر اساس وضعیت حال افراد فراهم آید تا هیچکس نتواند اهداف و آرمانهای انقلاب و قانون اساسی مترقی را به سخره بگیرد و فضای فعالیت برای همه دلسوزان راستین فراهم آید و راه بر بدخواهان نظام و رهبری مسدود شود.
انتهای پیام