تحلیل دیپلمات معروف از آثار خروج ترامپ از برجام در لحظه بسیار حساس

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، خاویر سولانا که دارای سوابقی چون نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و دبیر کل ناتو بود و در‌ حال‌حاضر رئیس مرکز اقتصاد جهانی و ژئوپلیتیک  ESADE و عضو مجمع اقتصاد جهانی شورای اروپاس و... است در تحلیلی که روزنامه شرق منتشر کرده ، دوران جدیدی برای عدم قطعیت هسته‌ای تصور و اعلام کرد: پس از چند هفته تحولات مثبت دیپلماتیک در شبه‌جزیره کره، دونالد ترامپ وعده‌ خروج ایالات متحده از معاهده هسته‌ای سال 2015 را عمل کرده است.

این تصمیم، سبب تقویت و تعمیق بحران در خاورمیانه و تضعیف اقداماتی می‌شود که در جهت منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در سراسر جهان صورت می‌گیرد. با تصمیم به عقب‌نشینی از برجام تا اینجا ثابت کرده که مصمم است ساختارها و موافقت‌نامه‌های بزرگ جهانی را نابود کند. این تصمیم یک ضربه عظیم خواهد بود و تمام دنیا را در معرض خطر قرار خواهد داد.

برجام – نتیجه‌ سال‌ها مذاکرات دشوار - مورد توافق 7 کشور و اتحادیه اروپا قرار گرفت و شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آرا آن را تأیید کرد. با این‌ حال ترامپ به طور یک‌جانبه تصمیم گرفت «بالاترین سطح تحریم اقتصادی» را بر ایران و به قول خودبر «هر کشوری که به تلاش ایران برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای کمک می‌کند» تحمیل کند.

درحال‌حاضر، شرکت‌ها و بانک‌های کشورهایی که به تعهدات خود در چارچوب برجام پایبند هستند، به علت روابط تجاری مشروع با ایران دچار مشکلات بسیاری می‌شوند. به عبارت دیگر، کشوری که قول خود را زیر پا گذاشته، تصمیم به مجازات کسانی گرفته که به تعهدات پایبندند.

برجام را هنوز هم می‌توان نجات داد. همه طرف‌های دیگر این توافق‌نامه قبلا تعهد خود را به آن بار دیگر مورد تأکید قرار داده‌اند اما به‌ویژه اتحادیه اروپا باید تدابیری برای حفظ برجام اتخاذ کند.

درحالی‌که روابط ترنس‌ آتلانتیک یکی از اولویت‌های مهم است، دفاع از چندجانبه‌گرایی - و همه جنبه‌های بارز آن - از حملات بی‌پروا و غیرقابل‌توجیه نیز اولویتی مهم است. این اولویت وقتی بیش از پیش خود را نشان می‌دهد که آن حملات نه با هدف «آمریکا مقدم بر هر چیز»، بلکه برای تقدم‌بخشیدن به ترامپ بر هر چیز صورت گرفته است.

خروج ترامپ از برجام در لحظه‌ای بسیار حساس در روابط بین‌المللی صورت گرفته است. از یک سو، منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در صدر دستور کار شبه‌جزیره کره قرار دارد. درحالی‌که اخیرا گام‌های مثبتی در این زمینه برداشته شده، دولت ترامپ، با درپیش‌گرفتن این رویکرد سیاسی نامنسجم ممکن است این فرصت را از بین ببرد.

رئیس‌جمهور کره‌ جنوبی اخیرا با رهبر کره شمالی دیدار کرد تا درباره یک توافق‌نامه رسمی صلح برای پایان‌دادن به جنگ در شبه‌جزیره کره صحبت کند. جلسه مون -کیم مقدمه‌ای بود برای نشست خارق‌العاده دیگری بین کیم و ترامپ که در روز 12 ژوئن (22 خرداد) برگزار می‌شود. اولین نشست رهبر کره ‌شمالی و یک رئیس‌جمهور مستقر در آمریکا، نشان‌دهنده پیشرفت قابل‌توجهی است که در چند ماه گذشته صورت گرفته است.

فراموش نکنیم که سال 2018 با مبادله تهدیدهایی میان کیم و ترامپ برای بار چندم آغاز شد و تا جایی پیش رفت که ترامپ به گزافه‌گویی درباره اندازه «دکمه‌ هسته‌ای» خود پرداخت اما بعد از آن ایالات متحده به‌جای تهدید، به استفاده از دیپلماسی در برخورد با تهدید هسته‌ای کره‌ شمالی روی آورد؛ رویکردی که پیشرفت‌های اخیر را امکان‌پذیر کرد.

با این‌حال به محض آنکه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه تازه‌تأییدشده ایالات متحده، به کره ‌شمالی سفر کرد تا برای دومین‌بار با کیم دیدار کند، ترامپ حالت خصمانه خود را در رابطه با ایران از سر گرفت. مذاکره با کیم همیشه بسیار چالش‌برانگیز بوده، به‌ویژه با توجه به اینکه کره ‌شمالی، برخلاف ایران، در حال‌ حاضر دارای سلاح هسته‌ای است.

با توجه به اینکه ترامپ با خروج از برجام اعتبار دیپلماتیک آمریکا را خدشه‌دار کرده ، کار دشوارتر از پیش  خواهد شد. ترامپ مایل است خود را مدافع منافع ملی، تمامیت ارضی، ظرفیت‌های نظامی و برتری اقتصادی قلمداد کند. با‌این‌حال اینکه نگاهش را به ایران دوخته است، چندان تناسبی با واقعیت‌های سیاسی ندارد و بیشتر در انطباق با رویکرد سیستماتیک او در رد تمام سیاست‌های مرتبط با سلفش، باراک اوباماست.

به‌علاوه، خروج یو از برجام به این معناست که به مذاق دو نفر از متحدان مورد علاقه ترامپ در خاورمیانه خوش بیاید: عربستان سعودی و اسرائیل؛ اولین کشورهایی که وی در مقام رئیس‌جمهور به آنها سفر کرد.

در واقع، در ماه مارس (فروردین) که محمد‌بن‌سلمان، شاهزاده تاجدار عربستان سعودی، به کاخ سفید رفت، ترامپ برای طفره‌رفتن از پرسش‌هایی که درباره جنگ در یمن مطرح شد مبنی بر اینکه عربستان در آن نقش محوری دارد، به محکوم‌کردن حمایت ایران از شورشیان حوثی پرداخت. دولت ترامپ به‌‌جای ابتکار دیپلماتیک برای پایان‌دادن به جنگ و بازگرداندن ثبات به یمن، همچنان به شعله‌های یک جنگ نیابتی دامن می‌زند. 

به‌همین‌ترتیب، انتقال سفارت آمریکا در اسرائیل از تل‌آویو به اورشلیم که اعلام آن در ماه دسامبر (آذر) موجب نگرانی شدید در جهان اسلام شد (گرچه اعتراض‌ها در ایران خشمگینانه‌تر بود تا عربستان سعودی) و این واقعیت که سفارت دقیقا در هفتاد‌مین سالگرد اعلام استقلال اسرائیل افتتاح شد، فقط سبب تشدید اختلافات است. آن روز را فلسطینی‌ها به‌سبب جابه‌جایی مردم فلسطین به‌علت استقرار اسرائیل «روز نکبت» نامیده‌اند.

ائتلاف ایالات‌متحده با عربستان سعودی و اسرائیل مطمئنا امر تازه‌ای نیست اما ترامپ از رویکرد معتدل‌تر دولت قبلی فاصله گرفته است و همین امر، خطر بازشدن جعبه پاندورا در خاورمیانه را پدید آورده است. بازها (جنگ‌طلبان-م.) در هر دو کشور در حال حاضر دست بالا را دارند و تلاش عجیب بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، برای بی‌اعتبار‌کردن برجام گواهی بر آن است. در ایران نیز چنین وضعی برقرار است؛ جایی که تندروها از خروج ترامپ از برجام به نفع خود بهره‌برداری می‌کنند.

اوضاع فعلی برای وضعیت سوریه که تمام قدرت‌های منطقه در آن حضور دارند، خوب نیست. جنگ‌هایی در جنوب سوریه در گرفته و کابینه نتانیاهو اکنون در واکنش به گزارش‌هایی که روسیه ممکن است موشک‌های ضدهوایی S-300  را به بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه، تحویل دهد، تهدیدهایش را بیشتر کرده است.

می‌توان مطمئن بود که خروج ترامپ از برجام موجب شدت‌گرفتن گرداب تخاصم در خاورمیانه خواهد شد، در‌حالی‌که در شبه‌جزیره ‌کره مسائل پیچیده‌تری وجود دارد. فراتر از آن تصمیم ترامپ می‌تواند مشکلاتی جدی  برای تلاش‌های جهانی به‌منظور عدم‌گسترش سلاح‌های هسته‌ای ایجاد کند که اکنون حرکت قهقرایی را پیش‌‌رو دارد. نباید در هفته‌ها و ماه‌های آینده بیش از این به قمار و مخاطره دامن زد.

انتهای پیام