به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، پیمان مولوی درخصوص رقابت سیستم بانکی و بازار سرمایه ایران در فضای اقتصادی و جهانی و تاثیر تزریق موجودی 400 میلیارد دلاری بلوکه شده در بانکها به حوزههای مولد بر ضربهپذیری ناشی از خروج آمریکا از برجام به گفت و گو با روزنامه شرق نشست:
مولوی: اقتصاد ایران بانکمحور است و تقریبا بیش از 80 درصد تأمین مالی از طریق سیستم بانکی و 20 درصد از طریق بازار سرمایه انجام میشود. در واقع بازار سرمایه بسیار کمعمق و سیستم بانکی نیز متعلق به 30 سال قبل است، این سیستمهای بانکی و تأمین مالی قابلیت رقابت در فضای اقتصادی و تجاری جهانی را در شرایط کنونی ندارند البته بازار سرمایه ایران کمی جلوتر است.
در حوزه تأمین مالی و سرمایهگذاری، بحث کارایی مطرح میشود که مشکل عمده در این زمینه، استفاده بهینه از منابع است. درحالحاضر نزدیک به 400 میلیارد دلار پول مردم در بانکها است و این رقم برای نخستینبار از تولید ناخالص داخلی (GDP) بیشتر شده یعنی معادل تولید ناخالص داخلی، پول در سیستمهای بانکی بلوکه شده است.
منظورتان این است که بانکها زمینههای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران را بهدرستی شناسایی نکردهاند یا علاقهای به سرمایهگذاری در بخشهای مولد ندارند؟
مولوی: وظیفه بانکها این است که پول مردم را در بخشهای مولد شامل خدمات، تعاونی، تولید، کشاورزی و سایر حوزههای کارا سرمایهگذاری کنند درحالیکه آنها با پولهایی که در اختیار دارند، بهره بیش از 20 درصد پرداخت میکنند و بالارفتن نرخ بهره بدون ریسک، موجب شده میانگین موزون هزینه سرمایه بنگاههای اقتصاد از تمام کشورهای همسایه بیشتر شود.
برای مثال، ما انواع میوه را تولید میکنیم اما این محصولات نیاز به حملونقل، بستهبندی و نیروی انسانی برای توزیع دارند و این موارد بر هزینه سرمایه تأثیر میگذارند. با افزایش هزینه سرمایه، رقابت بین بنگاههای اقتصادی در داخل و در سطح بینالمللی از دست میرود. هزینه سرمایه، قدرت رقابت را نشان میدهد.
متوسط هزینه سرمایه بنگاههای اقتصادی ایران در مقایسه با سایر کشورها چقدر است؟
مولوی: متوسط هزینه سرمایه یک بنگاه اقتصادی در ایران 25 درصد،در یک بنگاه ایالات متحده عربی 4 درصد و در ترکیه 15 درصد است.
دولت هم از این موضوع آگاه است و در سال گذشته نرخ بهره بانکی را کاهش داد اما بخشی از پولها از بانکها خارج و به بازار ارز و سکه سرازیر شد.
مولوی: در ایران از آنجایی که مشکلات در سر جای خود حل نشده، به ابربحران تبدیل شدهاند. در نتیجه با کاهش نرخ بهره، پولها از سیستم بانکی خارج و وارد بازار ارز و سکه میشوند. اتفاق دیگری که در بانکهای ایران افتاده، این است که بخش عمدهای از سرمایه بانکها به جای اینکه وارد چرخه تولید شوند در زمینه داراییهای سمی سرمایهگذاری میشوند که ارزش این داراییها کاهش یافته برای مثال بانکها با سرمایههایی که در اختیار دارند، ساختمان خریداری کرده و با کاهش قیمت ساختمان ضرر میکنند.
با این وصف شما میخواهید بگویید بخشی از 400میلیارد دلار موجودی بانکها، قابلیت تزریق به اقتصاد را ندارند؟
مولوی: 400میلیارد دلار عدد بسیار بزرگی است و میتواند اقتصاد ایران را متحول کند اما بهدلیل بلوکهشدن پول مردم در داراییهای سمی و همینطور انباشت مطالبات بانکها از بعضی مشتریان و پروژهها که توان بازپرداخت وامها را ندارند، برای سرمایهگذاری در بخشهای مولد بهاندازه کافی منابع آزاد بانکی نداریم.
اگر هم منابع آزاد بانکی موجود باشد، تخصیص آن الزاما بهینه نیست. از سوی دیگر، بازار سرمایه نیز برای ورود جذاب نیست، زیرا فرد برای تأمین مالی در بازار سرمایه باید صورتهای مالی را شفاف کند و این در حالی است که رقبا فرار مالیاتی دارند. بنابراین اگر فرد صورتهای مالیارا شفاف کند، در عمل قدرت رقابت بینبنگاهی را با رقبا از دست میدهد.
ضروریترین اقدام برای بهبود عملکرد سیستمهای بانکی و بازار سرمایه چیست؟
مولوی: سیستم بانکی و بازار سرمایه ایران برای بهبود و بهروزشدن راهی بهجز اصلاح ساختار و ایجاد شفافیت ندارد.
قطعا همه اقتصاددانان و مسئولان به این امر واقفاند اما چرا اصلاحات در این حوزه مالی با موفقیت انجام نمیشود؟
مولوی: واقعیت این است که نمیتوانیم بدون ارتباط سازنده با سیستم بانکی، مالی، کشاورزی، سرمایهگذاری و فناوری جهان انتظار رشد و بهبود داشته باشیم. عقبماندگی سیستم بانکی ایران بهعلت نداشتن ارتباط با شبکههای بانکی درجه یک جهان است.
آیا یکی از دلایل عقبماندگی سیستم بانکی به تحریمها علیه ایران در چند دهه اخیر برنمیگردد؟
مولوی: ایران در خیلی از سالها در معرض تحریمهای شدید نبوده بااینحال دنبال بهروزکردن سیستمهای بانکی و زیرساختهای تأمین مالی و سرمایهگذاری نرفته است. اکنون در عراق با وجود مشکلات فراوان، دستگاههای خودپرداز بانکی با مسترکارت و ویزا، پول پرداخت میکنند،درحالیکه سیستمهای بانکی ایران هنوز چنین خدماتی را ارائه نمیدهند. در نهایت ما باید تصمیم بگیریم که میخواهیم بانکهای ایران بهروز شود یا نه.
با وجود زیرساختهای تأمین مالی و سرمایهگذاری کمکارا و بهروزنشده، خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای مالی و نفتی چه تبعاتی در اقتصاد و جذب سرمایهگذاریهای خارجی خواهد داشت؟
مولوی: ایران قبل از برجام در ضعیفترین نقطه اعتباری برای سرمایهگذاریهای خارجی بود. بعد از توافق هستهای و تصویب برجام این وضعیت کمی بهبود پیدا کرد اما با خروج ترامپ از برجام، رتبه اعتباری ایران در جهان دوباره کاهش خواهد یافت. براساس گزارش OECD رتبه اعتباری ایران 5 است. در سالهای 81 تا 83 رتبه اعتباری ایران 4 بود و بیشترین سرمایهگذاری و تأمین مالی خارجی در اقتصاد هم در همان سالها انجام شد. توجه داشته باشیم با بدترشدن رتبه اعتباری بینالمللی کشورها، نرخ تأمین مالی و بهتبع آن ریسک ناشی از سرمایهگذاری نیز بالاتر میرود.
پسران اقتصاددان برجسته ایرانی معتقد است خروج آمریکا از برجام، شرایط را برای ایجاد یک حوزه اقتصادی مستقل از آمریکا برای ایران مساعد میکند، تا چه حد با نظر وی موافقید؟
مولوی: اقتصاد آمریکا بسیار مهم و بزرگ است، زیرا 25 درصد تولید ناخالص جهان، 30 درصد ثروت جهان و بیش از 40 درصد سرمایه در گردش جهان برای سرمایهگذاری در بانکهای آمریکاست. بنابراین بدون دلار و سیستم بانکی آمریکا، کشورهای جهان به سختی میتوانند کار کنند. اقتصاد آمریکا ابراقتصاد است و اقتصاد اروپا، چین و روسیه به آن وصل است. اقتصاد آمریکا و جهان مبتنی بر دلار اداره میشود و همچنین 70 تا 80 درصد مبادلات و تجارت جهانی با دلار صورت میگیرد.
برای فهم بزرگی اقتصاد آمریکا همین بس که تولید ناخالص این کشور 17 هزار میلیارد دلار و آلمان 4 هزار میلیارد دلار است. در نتیجه آنچه کار را با خروج آمریکا از برجام برای اقتصاد ایران سخت میکند، افزایش ریسک سیاسی در مورد این کشور، پایینآمدن رتبه اعتباری و کاهش سرمایهگذاریهای خارجی است. باید در نظر داشت که اروپا به علت حجم تجاری بالا با آمریکا راهش را از این کشور جدا نمیکند.
با اتخاذ چه راهکارهایی، حفظ برجام میتواند به ادامه مبادلات تجاری، اقتصادی و سرمایهگذاریهای خارجی بهویژه از سوی اتحادیه اروپا کمک کند؟
مولوی: در هفتههای آینده، دیدگاه واقعی اتحادیه اروپا در مورد برجام مشخص میشود. اگر اتحادیه اروپا اقدام به تأسیس یک بانک مشترک و یک صندوق ضمانت صادرات ویژه ایران کند، شرکتهایی مانند پژو و توتال فرانسه در اقتصاد ایران باقی بمانند و قانون جریمه علیه شرکتهای اروپایی که به دلیل تحریم آمریکا حاضر نیستند با ایران کار کنند را تصویب کنند، در این صورت و در شرایط برجام بدون آمریکا کارهای زیادی میتوان انجام داد.
اما شما اشاره کردید که سیاستمداران اروپایی قدرت اعمال فشار بر بانکها و مراکز مالی را ندارند.
مولوی: به همین علت در هفتههای آینده باید منتظر تصمیمات اقتصادی اروپا در شرایط بعد از خروج آمریکا از برجام باشیم. اگر اروپا اقداماتی که به آن اشاره کردم را انجام دهد، در این صورت ما باید از ظرفیتهای فنی، دانش روز و سرمایهگذاری آنان استفاده کنیم و اگر اروپا راهش را جدا کرد، باید از ظرفیتهای کشورهایی که رابطه خوبی با آنها داریم مانند چین بهره ببریم.
چین این روزها کمسروصدا به نظر میرسد. سکوت این کشور نشانه چیست؟
مولوی: سکوت چین برای این است که بزرگترین تعامل را با آمریکا دارد و براساس منافع تصمیمگیری میکند. ما باید برای توسعه زیرساختها و روشهای سرمایهگذاری پیشنهاد دهیم. چین بهلحاظ فناوری و تولید ناخالص داخلی در 10 سال آینده جزء نخستین کشورهای جهان خواهد بود. این کشور رشد خوبی در حوزه کشاورزی داشته که قابل مقایسه با ایران نیست و ما باید آماده همکاری باشیم.
ایران با توجه به ساختار بانکی و بازار سرمایه که تشریح کردید، چگونه میتواند در برابر تکانههای حاصل از خروج آمریکا از برجام مقاومت کند؟
مولوی: هنوز اصلاح ساختارهای اقتصادی را آغاز نکردهایم. اگر این تصمیم بزرگ را بگیریم و اصلاح زیرساختهای مالی و بانکی را انجام دهیم، بازار سرمایه را فعال کنیم و 400 میلیارد دلار سرمایه بانکی را به بخشهای مولد اقتصادی تزریق کنیم، آنگاه میتوانیم ضربهپذیری در برابر تحریمهای آمریکا را کاهش دهیم. خروج آمریکا از برجام در واقع یک تلنگر برای اصلاح ساختارهای اقتصادی است.
استفاده از ظرفیتها و بازارهای جهانی، اقدام دیگری است که باید انجام دهیم. جمعیت جهان بیش از هفت میلیارد نفر است، ما این بازار هفتمیلیاردی را به علت تحریمها، کندی و تکیه بر درآمدهای نفتی از دست دادهایم، درحالیکه سایر کشورها روی این بازار هفتمیلیاردنفری، برنامهریزی میکنند.برای استفاده از ظرفیت بازارهای جهانی نیاز به سیستم بانکی و بازار سرمایه قوی و چابک و صندوقهای ضمانت صادرات و صندوقهای تأمین مالی قوی داریم درصورتیکه اکنون همان کارهایی را میکنیم که قبل از تصویب برجام و قبل از خروج آمریکا از برجام انجام میدادیم.
از طرف دیگر با یک جمعیت 80میلیوننفری، پنجره جمعیتی یا رده سنی 30 تا 35 ساله داریم که بزرگترین فرصت رشد تاریخی برای ایران محسوب میشود. میتوان گفت بسیاری از تحریمها و فشارهایی که به ایران وارد میشود به علت همین ویژگی پنجره جمعیتی است، زیرا اگر ایران بتواند از این سرمایه انسانی و نیروی جوان بهطور مطلوب استفاده کند، بهراحتی قادر خواهد بود بهلحاظ تولید ناخالص داخلی (GDP) جزء 15 کشور نخست جهان باشد. بنابراین یکی دیگر از راهحلها، استفاده از نیروهای جوان، شایستهسالاری و مشارکت متخصصان جوان در مدیریت و اداره اقتصاد است.
انتهای پیام