کارشناس اقتصادی مطرح کرد:
تشبیه جالب از دخالت دولت در بورس ایران با مرگ جنگل‌‌‌ های آلمان + تبعات
کارشناس اقتصادی با تشبیه بورس ایران به مرگ جنگل‌‌‌ های ساکسونی آلمان ، اعلام کرد: دخالت دولت‌‌‌ها منجر به مشکلات عدیده در ارزیابی و مدیریت ریسک می شود.

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، پیمان مولوی با انتشار مطلبی با عنوان " دولت‌‌‌ها، بورس را چگونه می‌‌‌بینند؟" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: وقتی در پروس ساکسونی قرن ۱۸ میلادی ، علم جنگل‌داری مدرن را پایه‌‌‌گذاری کردند، شاید فکر نمی‌کردند در ایران ۱۴۰۰ از تجربه آنها برای اقتصاد و بورس مثال زده شود.

آلمان‌‌‌ها می‌‌‌خواستند همه چیز شسته و رفته باشد. نیاز به درآمد از جنگل‌‌‌ها ‌‌‌آنها را به سمت ایجاد جنگل‌‌‌هایی یکدست از نارون سوق داد. در ابتدا همه چیز زیبا و چشم‌‌‌نواز بود اما فقط دو دور چرخش کافی بود تا نتایج ‌‌‌آن توهم جنگل‌‌‌داری علمی هویدا شود. آلمان‌‌‌ها دچار مرگ جنگل شدند و به جای افزایش محصول، شاهد آفت شدید بودند، می‌‌‌دانید چرا؟

آنها در تولید چوب و افزایش درختان و جنگل‌‌‌هایی شسته و رفته، نقش خزه‌‌‌ها، سرخس‌‌‌ها، زنبورها و قارچ‌‌‌ها را نادیده گرفتند و کل اکوسیستم را با ساده‌‌‌ سازی نسنجیده نابود کردند. حال نوبت بهداشت جنگل بود. زنبورخت را رها و سعی می‌کردند جزئیات اکوسیستم را عینی‌‌‌سازی کنند. شاید بپرسید این امر چه ربطی به بورس ایران دارد؟

از جایی غیرمنتظره شروع شد اما بسیار مربوط است. مشکل در ساده‌‌‌ سازی شدیدی است که دولت‌‌‌ها عاشق آن هستند! تقریبا در تمام جهان هم رواج دارد اما در ایران بصورت افراطی . ساده‌‌‌سازی هر چیزی و از همه خطرناک‌‌‌تر ساده‌‌‌ سازی اکوسیستم‌هایی پیچیده مانند اقتصاد و زیرسیستم آن یعنی بازار سرمایه با‌ میلیون‌‌‌ها کنشگر و ‌میلیاردها تصمیم، اتفاقی است که این روزها مشاهده می شود.

وقتی سال ۹۸ در انتهای سال دیگر کسی نمانده بود تا در صف دعوت مردم به بورس قرار نگیرد و همه از هم پیشی می‌‌‌گرفتند، معلوم بود آن ساده‌‌‌سازی کار می‌کند و بسیاری از افراد در سطوح مختلف بدون درک ریسک و مدیریت آن در حال ساده‌‌‌سازی بازار سرمایه هستند. بازاری که یک اکوسیستم تمام عیار است و متاسفانه بسیاری آن را مانند کاشت چند درخت منظم در جنگل‌‌‌های پروس ساکسونی می‌‌‌بینند.

بورس را نمی‌شود ساده کرد. بورس اصولا پیچیده بوده و از همه مهم‌تر ریسک سیستماتیک جزو لاینفک آن است. درخواست ورود دولت برای حمایت از بازار سرمایه در شعار زیبا است اما همان‌قدر خطرناک خواهد بود که مرگ جنگل‌‌‌های ساکسونی. چه خوب بود دولت‌‌‌ها از ساده‌سازی و ساده انگاری این اکوسیستم دست برمی‌داشتند.

مثلا حذف دامنه نوسان یا اقتصاد دستوری و بخشنامه‌‌‌ای و قیمت‌گذاری که از مظاهر ساده‌‌‌سازی اکوسیستم اقتصاد است . اگر دامنه نوسانی در مرداد ۹۹ نبود تا امروز این همه جنگ اعصاب رخ نمی داد و البته می‌ شد شاهد بازیابی طبیعی بازار سرمایه بود.

در تحلیل وضعیت کنونی بورس آنچه که نباید از آن غافل شد این است که عدم‌تناسب در بازدهی یک بازار به مرور توسط بازارهای رقیب جبران می‌شود. تا زمانی که ساده‌‌‌ سازی‌‌‌های خطرناک در اقتصاد ایران ادامه دارد و رویکرد سیستمی به اکوسیستم وجود ندارد، شاهد اقتصادی ذی‌نفعانه خواهیم بود.

نتیجه این امر هم چیزی نیست جز اینکه برخی از این ساده‌‌‌سازی‌‌‌ها منفعت می‌‌‌برند و مانند تخصیص ارز ۴۲۰۰، قیمت‌گذاری دستوری سیمان و فولاد و مرغ با تکیه بر شعارهای حمایتی از این نگاه ذکر شده به بازار سرمایه منافعی دست و پا خواهند کرد.

فرض کنید بازار سرمایه به نحوی مورد حمایت دولت قرار بگیرد که بدون اعمال تغییرات مهم‌تر نظیر آنچه که اشاره شد، تنها شاخص بورس افزایشی شود. در چنین حالتی باید رفته‌‌‌رفته انتظار داشت این عدم‌تعادل در میان بورس و بازارهای دیگر خود را جبران کند. همان‌طور که سال ۹۹ تقریبا در بازه زمانی کوتاه پس از افت شاخص کل، قیمت در سایر بازارها رشد کرد و به‌رغم آنکه در پایان این سال، بورس نوسان قابل‌توجهی را به ثبت رساند اما بازارهایی نظیر طلا، ارز و مسکن تقریبا تا حد زیادی توانستند خود را به بورس نزدیک کنند.

مشکل اصلی اما این است که با دخالت در یک بازار، ساز و کارهای عادی حاکم بر اقتصاد دچار خدشه می‌شود. به این معنا که برای بازگرداندن شرایط به حالت عادی باید از سایر بازارها نیز حمایت شود. این دقیقا وضعیتی مشابه آن چیزی است که در خصوص جنگل‌‌‌های ساکسونی رخ داد. ساده‌‌‌سازی مسئله و تصمیم‌گیری بر اساس آن در نهایت منجر به عدم‌تعادل در اکوسیستم و بازارها می‌شود. البته اینکه گفته می شود بازار باید کار خود را انجام دهد به این معنا نیست که دولت نقشی برای سیاستگذاری ندارد. بلکه سیاستگذاری دولت باید با هدف رشد اقتصادی باشد.

نکته بعدی ، کنترل ریسک سرمایه‌گذاران است. در حوزه مدیریت ریسک سه چرخه وجود دارد. چرخه شناسایی ریسک، ارزیابی ریسک کنترل و یک تکرار مجدد. زمانی که دولت‌‌‌ها وارد حوزه دخالت در بازار می‌‌‌شوند به دلیل ایجاد اطلاعات نامتقارن، برای افرادی که در بحث ارزیابی و مدیریت ریسک فعال هستند، مشکلات عدیده بوجود می‌‌‌آورند. 

برای مثال هر گونه تغییر در نرخ بهره می‌تواند تاثیرات قابل‌توجهی را بر حوزه نرخ بهره حقیقی داشته باشد. به همین دلیل چه در ایران چه در سایر کشورها اگر قرار باشد برای نجات یک بازار و جلوگیری از تخریب‌‌‌های خلاق، شروع به دخالت در اقتصاد کرد سایر بازارها هم به بازده آن بازار خواهند رسید و این امر می‌تواند چرخه‌‌‌ای بی‌‌‌پایان را بوجود بیاورد.

تلگرام اصلی بورس پرس : t.me/boursepressir

انتهای پیام