به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، مهدی کرباسیان که دارای سوابقی چون مدیرعاملی شرکت بورسی سرمایه گذاری خوارزمی، عضو شورای عالی بورس، عضو هیئت مدیره بانک پارسیان، معاون وزارتخانه های نفت، اقتصاد، راه و صنعت و رئیس ایمیدرو و هیئت رئیسه صندوق بازنشستگی کارکنان صنعت نفت و شورای عالی جامعه حسابداران رسمی و... است، سال جدید را بسیار سخت پیش بینی و به اقتصاد آنلاین، اعلام کرد: کسری شدید بودجه، تورم بالا، تحریم جدی، محدودیت در جابهجایی پول و کالا با دنیا و پایین بودن سرمایه اجتماعی نشان از نبود آمارهای مثبت می دهد.
بودجهای هم که دولت به مجلس داده از نظر شکلی مناسب ولی کسری دارد. نکته این است که چرخ اقتصاد کشور دچار رکود شدید با نرخ تورم ۴۵ درصدی نمیچرخد. سیستم پولی دچار عدم تعادل بوده و نرخ چاپ پول زیاد است. آیا در این شرایط دریافت مالیات امکانپذیر است؟ اقتصاد داخلی و منطقه هم تعادل ندارد و بحران جنگ وجود دارد.
به دو دلیل نیمه دوم سال ۱۴۰۳، سال سختی است. اول انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با احتمال برگشت افراطیون و جمهوریخواهان و تشدید فشارهای تحریم. علاوه بر این دو اتفاق داخلی در پیش است. یکی اینکه مجلس جدید روی کار میآید که اگرچه با دولت همراه است اما مصاحبه برخی نمایندگان نشان از افراطیگری علیه دولت دارد.
از سوی دیگر در نیمه دوم سال، انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم نزدیک میشود و تجربه نشان داده انتخابات ریاستجمهوری از ۶، ۷ ماه قبل، شروع میشود. همین موضوع احتمالا موجب تضعیف دولت خواهد شد. مسئله درآمد مردم و افزایش هزینهها هم مطرح است.
بحران های اقتصادی و سیاسی این دولت از فروردین ۹۷ با دوران ترامپ در آمریکا شروع شد. تحریم همیشه وجود داشت اما بعد از آمدن ترامپ، تحریمها تشدید و با تصمیمات عجولانه، غیرکارشناسی و امنیتی کردن ارز و ...، کشور از نظر اقتصادی دچار بحران جدی شد. تعادل بودجه و ضریبهای رشد هم به هم خورد. تا اینکه به دولت سیزدهم رسید.
بدیهی است که این دولت هم با قولهای چشمگیر، زیبا و مردم پسند انتخاب شد. بالاخره کسی که اولین بدیهیات اقتصاد کلان را بشناسد میدانست با این شعارها، وضعیت اصلاح نمیشود. پیشبینی این بود که گرفتاریها حل شود. چون هر دولتی علاقهمند است مشکلات مردم کمتر شود و مردم در رفاه بیشتر باشند و بتوانند از دولت و حکومت راضی باشند.
چند اتفاق افتاد. یکی اینکه رییسی با همه علاقه برای اصلاح وضعیت، پیشفرضهای درستی انتخاب نکرد. اعتقاد بر این بود که با وجود تحریم میتوان مشکل را حل و رشد اقتصادی حتی تا ۸ درصدی را ایجاد کرد. شاید بتوان گفت رئیسی مشاوران اصلحی نداشت. این بزرگترین مشکل بود.
دومین مشکل این بود که نفراتی که بهعنوان همکاران انتخاب شدند، کمتجربه یا بیتجربه بودند و بعضی هم از نظر علمی شاید به اندازهای که بتوانند در سطح بالا تصمیمگیر باشند، نبودند. دولت تلاش کرد اقداماتی انجام دهد ولی واقعیت این است که کسری بودجه وجود داشت و مجلس هم در بعضی موارد همراهی نکرد. با اینکه مجلس و دولت همراه بودند و یکی از نکات مثبت دولت بود ولی واقعیت این است که باید استقلال مجلس را قبول کرد.
مهمتر از این دولت سیزدهم حمایت رهبری را داشت که امتیاز بزرگی بوده و امید است با مجلس جدید که همراهتر با دولت است این یکدستی انجام شود. ضمن اینکه ریاست قوهقضاییه هم بارها در مصاحبهها بر حمایت از دولت تاکید کرد. امید است کشور از پیچهای سخت بگذرد.
بزرگترین مشکل فعلی هم تحریمها بوده که اگر این موضوع اصل دانسته شود، میتوان بقیه مشکلات را در پرتو آن حل کرد. علاوه بر این باید سیاسیون مقداری کوتاه بیایند و بگذارند اقتصادیون کشور را بگردانند.
انتهای پیام