ویژگی های مدیریت جدید سازمان بورس و جایگاه نزد دولت / چالش های اصلی

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، پنج کارشناس بازار سرمایه با مرور چالش های بورس طی چند سال اخیر، ویژگی های لازم برای مدیریت سازمان بورس و جایگاه نزد دولت را اعلام کردند.

جواد عشقی‌نژاد: بازار سرمایه در چند سال اخیر با مسائل مختلفی از قبیل تصمیمات لحظه‌‌‌ای بدون در نظر گرفتن عواقب، نرخ تامین مالی بالا و اتخاذ سیاست انقباضی از سوی بانک‌مرکزی مواجه بود. با توجه به انتخاب شعار سال، بورس نقش مهمی در تحقق آن خواهد داشت. تلاش در جهت بهبود حداقلی شرایط فعلی نیازمند بکارگیری مدیرانی است که سه ویژگی‌‌‌ برجسته داشته باشند.

تحصیلات و تجربه مثبت و مرتبط: مدیران سازمان باید تحصیلات و تجربه مرتبط داشته باشند تا مشکلات بازار را درک کنند و در جهت رفع آنها گام بردارند. باید از بکارگیری مدیران غیر مرتبط در شرکت‌های فعال جلوگیری شود.

قدرت و پیگیری: کاریزماتیک بودن و توانایی فردی اجرایی کردن تصمیماتی که سبب حفظ منافع شرکت‌ها و سهامداران می‌شود، بدون توجه به منافع اقلیت‌‌‌ها.

ارتباط فعال: برگزاری جلسات منظم با اهالی بازار سرمایه برای آگاهی از مشکلات نهادهای مالی و استفاده از نظرات اساتید در تصمیم‌گیری جهت اجرایی کردن بسته‌‌‌های حمایتی.

چالش‌‌‌های بسیاری مانند قیمت‌گذاری دستوری از جانب دولت، نرخ بهره بالا و... پیش‌روی مدیر سازمان بورس است که این عوامل سبب رکود بورس در چند سال اخیر شده است. بنابراین آشکار شدن نشانه‌‌‌های مثبت در جهت رفع این موانع بازار سرمایه را در مسیر بهبود قرار می دهد.

هابیل خاوری: نگاه همه فعالان بازار به وزیر اقتصاد است تا ببینند چه زمانی اقدام به تغییر در ترکیب مدیریتی سازمان بورس خواهد کرد. مهم‌ترین وظیفه سازمان بورس، حمایت از حقوق سهامداران است که هیچ‌گاه به آنها اهمیت داده نشده است!

رئیس سازمان بورس باید از بدنه بازار و گرم و سرد چشیده باشد. همچنین در تمامی رده‌ها از پایین تا بالا، مقام‌های مختلف را تجربه کرده باشد تا دغدغه سهامداران را درک کند. با فرض تغییر رئیس سازمان بورس، آیا جایگزینی تغییری در روند کنونی و آتی ایجاد خواهد کرد؟

منطق عرضه و تقاضا و تعادل در متغیرهای اقتصادی با هیچ عامل خارجی از بین نمی‌رود. رئیس بالاترین مقام اجرایی سازمان است و کلیه اختیارات لازم برای اداره امور را دارا خواهد بود اما عوامل بسیاری بر وضعیت بورس اثر‌گذار هستند.

برخی عوامل خارج از کنترل سازمان هستند و لازم است رئیس سازمان ابزارها و قدرت لازم را برای روشنگری و کاهش ابعاد اثرات آنها جهت صیانت از حقوق سرمایه‌گذاران در دست داشته باشد. ریاست سازمان باید همواره در جهت تعامل با بازار پول برآید تا کمترین آسیب به بازار سرمایه برسد. از طرفی بهبود زیرساخت‌‌‌ها باید مورد مطالبه سرمایه‌گذاران قرار گیرد.

حمید میرمعینی: اثر هر یک از عوامل کلان حاکم بر بازار سرمایه شامل شرایط سیاسی، سیاست گذاری‌‌‌های اقتصادی دولت، بازارهای جهانی، عوامل زیست‌ محیطی و مدیریت سازمان بورس به صورت مجزا یا توامان در مقاطعی از زمان ‌بر روند بورس مشاهده شده است.

نقش و عیار مدیریت سازمان بورس برای مواجهه با هریک از شرایط و رخدادهای پیش‌‌‌آمده بسیار حائز اهمیت است که متاسفانه در هیچ دوره‌‌‌ای، آمادگی یا کنش و اقدام متناسب و موجهی نداشت. انفعال در برابر تضییع حقوق سرمایه‌گذاران تا تصمیمات دیر‌‌‌هنگام یا نابجا، وضع مقررات محدود‌ کننده تا مشکلات در ریزساختارها و زیرساخت‌‌‌ها از مدیریت ناکارآمد و ضعیف بر سازمان بورس حکایت دارند.

جایگاه بازار سرمایه در نزد مسئولان اقتصادی و حاکمیتی و حتی سرمایه‌گذاران مخصوصا در سه‌سال اخیر، روز به‌ روز در حال تنزل بوده به همین دلیل در هیچ‌‌‌یک از ملاحظات، محاسبات و تصمیمات اقتصادی، رد پایی از در نظر گرفتن ظرفیت‌‌‌ها، شرایط و حال و روز دیده نشده و صرفا به عنوان محلی برای تامین خواسته‌‌‌ها و سیاست‌‌‌های یک‌‌‌جانبه‌گرایانه دولت بود. 

‌‌‌تشریح و تبیین آثار و تبعات سیاست‌‌‌های ضد بازار و ضد سرمایه‌گذاری، ارائه راه‌‌‌حل‌‌‌های مبتنی بر حفظ حقوق سرمایه‌گذاران همراه با تامین نظر سیاستگذار اقتصادی بر عهده مدیر سازمان بورس است که تا به حال به‌درستی صورت نگرفته است. مهم‌ترین عامل در مدیریت بی‌‌‌برنامه و فاقد چشم‌‌‌انداز مطمئن نسبت به کارکردها و ظرفیت‌‌‌های بازار سرمایه در اقتصاد است.

ایجاد اطمینان و آمادگی برای ایفای نقش موثر در جذب و نگهداشت نقدینگی‌‌‌های موجود در جامعه و هدایت و تخصیص آن به سمت تامین مالی مناسب صنایع و پروژه‌‌‌های مولد از طریق تدوین و اجرای برنامه‌‌‌های جامع استراتژیک و ایجاد زیرساخت‌‌‌های لازم، هنوز توسط هیچ‌‌‌یک از ادوار مدیریتی انجام نشده است.

مشخصه بازاری که در اقتصادهای توسعه‌یافته و در حال توسعه وجود دارد به تخصیص کارآمد و عادلانه منابع سرمایه با مشارکت آحاد جامعه منجر می‌شود و کلیه ابزارها و زیرساخت‌‌‌های لازم جهت ورود سرمایه‌گذاران با امنیت بالا و پیش‌بینی‌‌‌پذیری فراهم شده است و این مهم جز با ارائه و اجرای برنامه جامع و استراتژیک امکان‌‌‌پذیر نخواهد بود. در این بین نقش و عیار مدیریت بورس در اقناع و اطمینان‌‌‌دهی به مسئولان، اجتناب‌ ناپذیر است.

قطعا شخصیت، تجربه مفید، تخصص، استقلال، روحیه جنگندگی و تلاش، اعتقاد به مبانی و کارکرد بازار سرمایه، نگاه راهبردی و کلان به موضع و جایگاه بازار، قدرت لابی‌‌‌گری و چانه‌زنی و هماهنگی در سطوح ارشد دولت، سلامت نفس و پاکدستی، تشکیل تیم مدیریتی قوی در بدنه اجرایی، اجرای مر قانون و برخورد قاطعانه با تخلفات از جمله ویژگی‌‌‌های برجسته یک مدیر کارآمد برای احراز صندلی مدیریت خواهد بود تا بتواند از کیان بورس دفاع و تصویر مناسب و عملکردی سازنده را در اذهان ایجاد کند.

هدی توانایی: سال ۱۴۰۳ اقتصاد با مشکلاتی همچون تورم بالا، نوسانات ارزی، کاهش ارزش پول ملی و تحریم‌‌‌های اقتصادی مواجه است. این شرایط در کنار تنش‌های سیاسی منطقه بطور مستقیم بر بورس اثر گذاشت و باعث افزایش بی‌‌‌اعتمادی سرمایه‌گذاران شد. در این وضعیت، فردی با ویژگی‌‌‌های مناسب برای مدیریت سازمان بورس می‌‌‌تواند به کاهش نوسانات و بهبود عملکرد این بازار کمک کند.

استقلال‌‌‌‌طلبی در برابر فشارهای سیاسی و تصمیم‌گیری مستقل، مهم‌ترین نیاز ریاست بازار سرمایه در این دوره است. سازمان بورس نیازمند رئیسی است که بدون اثرپذیری از مداخلات سیاسی و با تصمیم‌گیری براساس منافع کلان اقتصادی، مسیر را به سمت ثبات و رشد هدایت کند.

از دیگر ویژگی‌‌‌ها می‌‌‌توان تسلط بر شرایط اقتصاد کلان و اثرات و پیامدهای سیاست‌های پولی و مالی اتخاذ شده را نام برد. درک شرایط اقتصادی پیچیده و شناخت رابطه بازار پول و سرمایه و اثرگذاری تصمیمات این دو بازار بر هم بسیار مهم است. چرا که جریان پولی بین دو بازار ناگسستنی است و هر سیاست انقباضی یا انبساطی در بازار پول اثر مستقیم بر بازار سرمایه دارد.

بنابراین تعامل روسای این دو نهاد و تسلیم نبودن بورس در مقابل سیاست‌‌‌های پولی مخرب، بسیار حائز اهمیت است. شفافیت و صداقت نیز به‌ عنوان ویژگی کلیدی مطرح است. در شرایط عدم‌اعتماد عمومی و بی‌‌‌ثباتی، افزایش شفافیت و نظارت دقیق بر معاملات اطمینان سرمایه‌ گذاران را جلب می کند. تخصص فنی در کنار تجربه مدیریتی، ویژگی دیگر و بسیار حائز اهمیت است.

رئیس سازمان باید از تحلیل‌‌‌های اقتصادی و مالی پیچیده، ساز و کارهای مدرن بورس و فناوری‌‌‌های نوین مرتبط اطلاع کامل داشته باشد. ریسک‌ پذیری و جسارت در بکارگیری منابع موجود برای اصلاح ریزساختارها و الگوبرداری از بازارهای مالی پیشرفته از دیگر صفات بارز ریاست سازمان بورس است.

تحدید دامنه نوسان، کاهش حجم مبنا و کاستن از اختیارات نهادهای مالی راه‌حل نیست و توسعه بازار سرمایه و جلب اعتماد عمومی با پیشروی به سوی بازار آزاد و باز میسر است. در مجموع رئیس سازمان باید جایگاهی خاص نزد دولت و وزارت اقتصاد داشته باشد و در امور اقتصادی و اثرگذار دارای حق رأی باشد. موردی که متاسفانه تا به امروز رخ نداده است.

حسین محمودی اصل: شاخصه‌های مختلف عمومی و اختصاصی برای گرفتن مسئولیت در بخش‌های مختلف اقتصادی نیاز است اما مدیریت در بازار سرمایه بسیار سخت و حساس شده و سوابق و تحصیلات کافی نیست. مدیران جدید باید حداقل در چهارسال گذشته در حوزه نقد تصمیمات دولت‌ها، رایزنی، تلاش عملی و موثر برای تغییر تصمیمات کلان و اصلاح آنها کارنامه ارائه دهند.

اینکه اشخاصی نسبت به وضعیت چندسال گذشته بی‌تفاوت بوده و برای بهبود وضعیت کاری نکردند، قطعا توان برخورد با چالش ها و جنگ با سایر وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها را نخواهند داشت و ریسک‌های مختلف را به جان نخواهد خرید. کسی که سابقه دفاع جانانه از بازار و سهامداران حقیقی را نداشته و از دادن هزینه هراس داشته باشد بازار را نابود خواهد کرد.

ایجاد تعادل بین بازار سهام و صندوق‌های درآمد ثابت، مدیریت عرضه‌های اولیه و... نیز شجاعت و دقت می‌خواهد.این بازار نه پدرخوانده می‌خواهد نه مدیر دست‌نشانده. این بازار مدیر باتجربه می‌خواهد. وزیر اقتصاد اول باید تکلیف را با بانک مرکزی مشخص کند.

تقابل چندوجهی برای صیانت از بازار از کاهش نقش ارزهای دیجیتال تا مبارزه با مقاومت‌ها در مسیر نهایی شدن و اجرای مالیات بر سوداگری، مدیران توانمند می‌طلبد. بخش اعظم مدیریت بازار سرمایه تلاش بین سازمانی و بین بخشی در جهت افزایش حاشیه سود تولید را شامل می‌شود و به این جهت بر توانمندی حول محور عملکرد واقعی و موثر برای صیانت از بازار و فعالان در سال‌های اخیر تاکید می‌شود.

انتهای پیام