نقاط ضعف‌ بورس در دوره عشقی و علت ثبات ۶ ماهه شاخص / نامه به همکلاسی !

به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، فردین آقابزرگی درباره ضعف‌های بازار سرمایه در دوره مدیریت عشقی به ایلنا اعلام کرد: 6 ماه گذشته در یک جلسه با حضور 50 فعال بازار، پیشنهاد استعفا به عشقی داده‌ شد. عامل اصلی مشکلات بازار سرمایه، دولت است و در این جلسه  به عشقی اعلام شد این مشکلات را بدون سانسور اعلام و پس از آن استعفا دهد اما سیاست این بود مسائل نباید علنی شوند.

مشکلات بازار سرمایه با نامه‌نگاری بین نهادها و دستگاه‌های دولتی حل نمی‌شود و عشقی هم اگر نامه‌ای در این باره ارسال کند این نامه را به هم کلاسی یعنی خاندوزی نوشته‌‌ است. عمده مسائل بازار سرمایه این است که در کنار دولت قرار گرفته و عشقی بنا بر اشتباه محرز، همان ساز و کار بازار اوراق بهادار سال 84 را انتخاب کرد. یعنی ساز و کاری که شورای عالی وجود داشته باشد که اعضای آن چکیده‌ای از هیات دولت است و استیفای حقوق سهامداران با رد و بدل شدن نامه‌ها انجام شود.

شخص عشقی و هیات مدیره سازمان مانع از ایجاد تشکل‌های خود التزام شدند در حالی که بازار سرمایه امروز نیاز به تشکل‌های خود التزام دارد و دراین باره پیش اصلاحی قانون ارایه کرده شد تا تشکل‌های خود التزام مانند کانون سهامداران حقیقی و ... شکل بگیرند تا سهامداران بتوانند از این طریق حقوق را مطالبه کنند.

اما اجازه ایجاد کانون‌های جدید در دوره مدیریت عشقی اجازه داده نشد یا اینکه بصورت مصلحتی گمان کردند می توان با یک نفر به جنگ یک لشکر رفت که شکست خورد. وقتی این تشکل‌ها وجود ندارند سهامداران از کدام مجرا باید مشکل را مطرح کنند؟ وجاهت و جایگاه قانونی سهامداران کجا است؟ امروز مانند 20 سال گذشته مشکلات مطرح می‌شود و در نهایت هم اعلام می‌کنند با فعالان بازار در تماس بوده و دغدغه‌ها درک می شود اما این روش شکست خورده است. 

مدیران قبلی سازمان بورس به سرعت به این نتیجه رسیدند که کاری از دست برنمی‌آید و بعد از استعفای محمدی، قالیباف هم چهار ماه بعد از اینکه وارد بورس شد استعفا داد که در آن تاریخ با استعفای وی موافقت نشد. اگر به بخش خصوصی در چارچوب یک نظام قیمت‌گذاری دستوری تکلیفی شود و احساس کند که با اجرا به آوردن این ساز و کار و این قیمت دستوری، شرکت تحت نظارت رو به افول و در معرض تهدید جدی قرار می‌گیرد، نسبت به انجام آن تکلیف اقدام نمی‌کند و کرکره کارخانه و بخش تولیدی را پایین می‌کشد البته منظور اعتصاب نیست اما این تهدید را هم نمی‌پذیرد.

اولین اشتباه عشقی انجام خواسته‌های دولت درباره اوراق بدهی بود. این خواسته دولت به سازمان بورس که استقلال نداشت تحمیل شد. انتشار و فروش اوراق زمانی مناسب است که منابع آن صرف زیرساخت‌های توسعه و اقتصاد شود و نه هزینه‌های جاری. وزارت صنعت که اتفاقا عضو شورای عالی بورس است به رییس سازمان بورس درباره ورود یا عدم ورود خودرو به بورس یا سایر موضوعات دخیل، دستور می‌دهد و بانک مرکزی و سایر دستگاه‌ها و وزارتخانه‌ها هم همین طور اما رییس سازمان بورس در هر تصمیمی باید نگاهی به 50 میلیون سهامدار داشته باشد و مطیع دستورات و اوامر دولت نباشد.

چرا باید شاخص بورس نشانگر آثار خنثی تورم در اقتصاد باشد. شاخص را صفر نگه می‌دارند تا بگویند افزایش قیمت در کالاهای اساسی هیچ نقشی در تورم نداشته و نتیجه این شده که 6 ماه است شاخص در سطح 1.3 میلیون واحدی باقی مانده و درجا می زند. اگر عشقی به پشت میز دانشگاه برگردد، منتقد این سیاست‌ها خواهد بود.

مهمترین موضوع تغییر زیرساخت‌های قانونی و استقلال دادن به سازمان بورس است. سهامدار در بورس‌های دنیا جایگاه قابل توجهی دارد. بطوری که بافین آلمان با 2500 نیروی کار که مهم ترین شرکت و ناظر بر بازارهای مالی محسوب می‌شود و سهامدار خرد به اندازه شرکت بافین در تصمیمات می‌تواند اثرگذار باشد.

تلگرام اصلی بورس پرس : t.me/boursepressir

انتهای پیام