کارشناس بازار سرمایه با اشاره به ریسک حساب آرایی در صورت های مالی و روشهای متنوع آن گفت: یکی از اهداف دستکاری نمایش غیرواقعی سود است که با افزایش دانش تحلیلگران، بازار کارا تر می شود.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، حسن محمودی با انتشار یادداشتی با عنوان " ریسک حسابآرایی در گزارشگری" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: صورت های مالی شرکتها بعضا در معرض ریسک حساب آرایی قرار دارند. حسابآرایی میتواند سرمایهگذاران و سهامدارانی را که درک صحیحی از عملیات تجاری ندارند گمراه کند.
حسابآرایی در حسابداری بهمعنی تلاش مدیریت جهت بهبود شکل ظاهری صورتهای مالی شرکت است. دستکاری صورتهای مالی بهمنظور بهتر نشان دادن نتایج عملکرد شرکت است. این کار بهمنظور فریب سرمایهگذاران انجام میشود و مدیریت میخواهد به سهامداران القا کند شرکت عملکرد مناسبی دارد و بدین صورت، اطلاعات مالی شرکت در چشم سرمایهگذاران بطور قابلقبولی جذاب باشد.
روشهای متنوعی جهت حسابآرایی وجود دارد، اثرات حسابآرایی بر صورتهای مالی میتواند از طریق فهم و درک صورتهای مالی و مقایسه درست صورتهای مالی با سایر شرکتها تا حد قابلقبولی خنثی شود. شکل ابتدایی آن هموارسازی سود است. از نظر هپورث، هموارسازی سود عملی فلسفهآمیز و رندانه است که در محدوده اصول و استانداردهای حسابداری صورت میگیرد.
گریفیس معتقد است حسابآرایی، عملی حیلهگرانه و نامطلوب است، یک فریبکاری که دارای ظاهری کاملا قانونی است. حسابآرایی بهآن دسته از صورتهای مالی اطلاق میشود که ارقام مندرج در آن با توجه بهمزیتها، ضعفها و یا روزنههای قانونی و ضعف و نبود استانداردهای حسابداری، مورد دستکاری و تغییر قرار گرفته است.
این کار از نظر ظاهری کاملا قانونی و منطبق با استانداردهای حسابداری بهنظر میرسد. متاسفانه برخی از تلاشهای استانداردهای حسابداری برای مقابله با حسابسازی در حسابداری حتی با وجود تغییرات عمده در استانداردها با شکست مواجه میشود زیرا حسابدارانی که دست به چنین کارهایی میزنند روشهایی را برای دورزدن این استانداردها بکار میگیرند.
علت توانایی مدیریت در این دستکاری روشهای مختلف در استانداردهای حسابداری است که امکان میدهد هر کدام از روشها را با توجه بهمنافع بکار گیرد. هیات استانداردهای حسابداری مالی (FASB) ویژگیهای کیفی مربوط بودن، قابلیت اتکا، قابلیت مقایسه و رویه یکنواخت را برای اطلاعات درنظر گرفته است.
اطلاعات باید امکان ارزیابی گذشته و پیشبینی آینده شرکت را بهسرمایهگذاران بدهد و در برآورد ریسک سرمایهگذاری به وی کمک کند. اطلاعات منتشره درباره یک شرکت زمانی برای سرمایهگذاران مفیدتر است که بتواند آن را با شرکتهای مشابه در زمانهای مختلف مقایسه کرد. استانداردهای حسابداری زمانی مطلوب است که قابلیت اجرا داشته باشند در صورتیکه استانداردها درباره مسئلهای واحد روشهای مختلف را مجاز بداند مسلما قابلیت مقایسه اطلاعات از بین میرود.
حسابآرایی بطور معمول باعث تغییر در ارقام مندرج در صورتهای مالی میشود. این کار از نظر ظاهری کاملا قانونی و منطبق با استانداردهای حسابداری بهنظر میرسد در صورتیکه واقعیت امر چیز دیگری است. یکی از هدفهای حسابآرایی، نمایش غیرواقعی سود است.
حسابآرایی فن تولید و نمایش حسابهای مالی بصورت غیرمنصفانه است. گاهی اوقات حسابداران و بنگاههای تجاری باعث میشوند حقایق بطور منصفانه نشان داده نشوند. آنان جهت دریافت پاداش یا ارائه کارنامه مثبت تصویری مطلوب از سودآوری شرکت را به نمایش میگذارند یا در زمان دیگری با توجه به موقعیتهای خاصی ممکن است شرکت را زیانده جلوه دهند. آنها میتوانند با استفاده از این فنون یک ترازنامه سالم را بیمار و یک ترازنامه بیمار را سالم نشان دهند.
حتی در برخی مواقع حسابرسان نیز در هنگام رسیدگی و انجام نمونهگیری در اینخصوص با شکست مواجه میشوند و نمیتوانند مشکلات را تشخیص دهند. حسابآرایی در اغلب مواقع میتواند باعث فریبدادن حسابرسان شده و آنان را به اشتباه بیندازد. تحلیلگر و سرمایهگذار با اشراف بر فهم صورتهای مالی، میتواند اثرات حسابآرایی را تا حد قابلقبولی خنثی کند.
تحلیلگر و سرمایهگذار حرفهای دارای ذهن جست و جوگر است. جست و جوگری که پشتوانه آن دانش وسیع مرتبط و تجربه مفید است در مسند قضاوت مینشیند و به دور از ذهنیتگرایی و سوگیریهای رفتاری جهت یک شرکت بزرگ با پیچیدگیهای خاص، رای صادر میکند و این کار ساده نیست.
سادهانگاری ارزیابی و تحلیل شرکت سم مهلکی است که به هیچعنوان نباید آن را دست کم گرفت. یک تحلیلگر، پایه درک و تحلیل را باید روی زمینی محکم قرار دهد. قدم گذاشتن در حوزه سرمایهگذاری، مستلزم بستری محکم و مطمئن است که مهمترین آن فهم و درک صورتهای مالی است.
تحلیل صورتهای مالی کاری دقیق و فنی و نیازمند ذهنی خلاق و جستوجوگر است. داشتن دانش حسابداری و مدیریت مالی توامان و سالها تجربه و ممارست لازم و ضروری است. در علم هرمنوتیک مدرن هر متنی دو نیمه دارد. نیمه گفته شده آشکار و نیمه ناگفته پنهان. تحلیلگر نهتنها باید فهم و درک درستی از نیمه گفتهشده آشکار صورتهای مالی داشته باشد بلکه با ذهنی جست و جوگر بخش عمده از نیمه ناگفته پنهان صورتهای مالی را کشف کند. اینچنین ویژگی در میان تحلیلگران و سرمایهگذاران بهسختی پیدا میشود.
سرمایهگذاران و تحلیلگران باید فرآیند پیشبینی و قضاوت و فرآیند سرمایهگذاری و مدیریت سرمایه را بطور صحیح درک کنند. فهم سرمایهگذاری و دانش مالی، تحلیلگران و سرمایهگذاران را از دام ذهنیتگرایی و سوگیریهای رفتاری دور میدارد.
افزایش دانش مالی میتواند در فرآیند پیشبینی، تعصبات داوری را کاهش دهد. فهم و درک صورتهای مالی یکی از مهمترین ابزارهای تحلیل بنیادین است و مسیر مطمئنی را جهت گام نهادن در مسیر تحلیل، ارزیابی و سرمایهگذاری ایجاد میکند. به میزانی که دانش تحلیلگران و سرمایهگذاران و سایر ذی نفعان بازار در حوزه دانش مالی افزایش یابد، میتوان انتظار داشت بازار به سمت کارآتر شدن سوق پیدا میکند.
تلگرام اصلی بورس پرس : t.me/boursepressir
انتهای پیام