کارشناس بازارسرمایه، زیان انباشته ۱۲۰ هزار میلیارد تومانی ایران خودرو و ساپیا و ضرر شرکت های شوینده و تایر و... را گوشه ایی از ناهماهنگی گروه اقتصادی دولت و نبود برنامه مدون و موثر دانست.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، سلمان نصیرزاده درباره وضعیت وخیم بورس که دیروز با ریزش بی سابقه حدود 600 نماد معادل 94 درصد شرکت ها وارد دور سخت تری شد با انتشار متنی تحت عنوان "حال بد بورس در نتیجه سیاست گذاریاشتباه" در دنیای اقتصاد اعلام کرد: فضای اقتصادی و بخش صنعت و تولید سالها است میتوانند ثروت آفرین باشند اما کارکرد درستی ندارند. این عدمکارآیی باعث گسترش بازارهای سوداگری، سفتهبازی و دلالی و در نتیجه باعثشده شرایط بازارهای مولد تضعیف و تشکیل سرمایه ثابت متوقف شود. همچنین این رویه عامل کندشدن سرعت توسعه، کاهش سطح اشتغالزایی و کاهش سطح ثروت شده است.
حال اگر اثر تحریمها و تحولات جهانی در وضعیت اقتصادی را با این علم که هردو این عوامل جزو اتفاقات بسیار مهم در وضعیت کنونی هستند، دانسته شود اما یکی از ضربههای مهلک بر بدنه نحیف اقتصاد و بازارسرمایه از داخل و مربوط به عدمبرنامه مشخص نظام سیاست گذار است.
متاسفانه برخلاف وعدههای پیشبینیپذیری اقتصاد و گرهنزدن اقتصاد به مسائل بیرونی در فضای اقتصادی و بازار سرمایه برخلاف وعدههای مطرحشده و چشمانداز روشنی جهت تغییر رویههای غلط گذشته طی یکسال اخیر انجام نشده است. با روی کار آمدن دولت سیزدهم یکی از ضربههای مهلک وارد شده به بازار سرمایه، ناهماهنگی در گروه اقتصادی دولت و عدمبرنامه مدون و اثربخش برای بهبود کسب و کارها بود. برای نمونه در قیمتگذاری دستوری، نهادهای تصمیمگیر نظیر وزارت صنعت متاسفانه نه در خدمت تولیدکننده بودند و نه مصرفکننده و آثار تصمیمات را هم میتوان در کمبود، رکود و تورم فزاینده در فضای اقتصادی مشاهده کرد.
برای مثال در صنعت خودرو طی یکسال اخیر نهتنها بساط لاتاری برچیده نشد بلکه قیمتگذاری دستوری هم سطح عرضه را کم کرد و هم دلالی را افزایش داد. نتیجه این سیاست گذاری طی یکسال زیان ۲۰ هزار میلیارد تومانی ایران خودرو و سایپا شد تا زیان انباشته این دو شرکت به ۶۸ هزار میلیارد تومان و با احتساب شرکتهای زیرمجموعه به ۱۲۰هزار میلیارد تومان رسید.
از مثالهای دیگر مربوط به صنعت شویندهها که قیمتگذاری دستوری بیش از یک سال است که این گروه را به زیان رسانده و در مقاطعی این شرایط سطح تولید آنها را کاهش داده است. همچنین کمبود محصول ایجاد کرده و سرعت تورم نرخ محصولات را در این گروه افزایش داده است.
در صنعت تایر نیز اثر ناهماهنگی گروه اقتصادی دولت و سیاست گذاریهای اشتباه قابل مشاهده شده که از صنایعی است هم ضریب نیروی کار بالا و هم بازارهای بالقوه فرامنطقهای دارد اما تحتتاثیر قیمتگذاری دستوری و طی یک سال به صنعتی زیانده تبدیل شده است.
در صنایع زیرساختی نظیر نیروگاهها هم قیمتگذاری دستوری بلای جان شده و سرمایهگذاریهای جدید را توجیهناپذیر کرده است. این رویه گروه اقتصادی دولت، صنایع بالادست را هم درگیر کرده تا این نکته حاصل شود تخصص، تعهد و کارآمدی همراه با کارآیی است اما سیاستگذار باید بداند حال بازار سرمایه خوب نیست و بخشی از این حال بد هم برمیگردد به اینکه بخش تولید و صنعت به واسطه سیاستگذاریها بیمار است و آگاه باشد که فضای بورس، ویترین نتیجه تصمیماتی است که در عرصه اقتصاد و سیاست گرفته میشود.
زنجیره این رخدادها و تصمیمات، عامل ناکارآمدی و بیثباتی بازارهای مالی شده و نتیجه آن هم دستاوردی جز خروج سرمایه، رکود و بیتوجهی به بازارهای مولد تحتتاثیر ناکارآمدی تصمیمات نخواهد بود.
انتهای پیام