اقتصاد فوتبال باید با وضعیت عمومی جامعه متناسب باشد و اصرار بر دولتی ماندن باشگاههای معروف مانند حفظ ایران خودرو و سایپا و تداوم حمایت، بی فایده است.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس به نقل از دنیای اقتصاد، اینکه فوتبالیستهای مطرح به سراغ کسب و کار رستوران و مغازه میروند اما باشگاههای موجود را نمیخرند یا باشگاهی تاسیس نمیکنند، نشان از آن دارد این کسب و کار را سودآور نمیدانند.
بر اساس این گزارش، دستمزدهای بازیکنان بسیار بالا است اما درآمدزایی باشگاهها از محل فروش بلیت بسیار ناچیز است. مناقشه حق پخش باقی مانده است. درآمدهای جانبی از طریق فروش تیشرت تضمین شده نیست. از این رو باشگاهها به دولت متکی و وابستهاند و پیوسته درآمد بیشتری را طلب میکنند. این در حالی است که دولت باید انبوه ورزشگاههای نیمهکاره را تکمیل کند و پشتیبان ورزش عمومی باشد نه ورزش قهرمانی.
درحالی که در سالهای بعد از انقلاب رویکرد درستی وجود داشت ورزش عمومی و همگانی ترویج شود اما دوباره فشار ذینفعان ورزش قهرمانی موجب شد دولت تغییر جهت دهد. در وضع موجود انبوه باشگاههایی وجود دارند که توان کسب قهرمانی در مسابقات آسیایی یا منطقهای ندارند. بسیار زیانده هستند و عطش عجیبی برای کسب پول دارند.
با تغییر نرخ ارز، مقایسه دستمزدهای داخل و خارج بازیکنان فوتبال را به مطالبه دستمزدهای نجومی کشانده است.یک راهکار یارانه بیحد و حساب برای تداوم وضع موجود به امید واهی معجزه تیمهای موجود است تا بالاخره روزی در آسیا مقام آورند.
گزینه جایگزین آن است که دولت پایش را از این صنعت ورشکسته بیرون کشد و اجازه دهد نیروهای بازار عمل کنند. ایران بهعنوان کشور در حال توسعه و در تحریم نمیتواند دستمزد مناسبی دهد که پرستاران و پزشکان و جراحان را حفظ کند و مانع مهاجرت آنها شود. ورزشکارانی که میتوانند دستمزد بیشتری در خارج بگیرند هم مهاجرت کنند و به تدریج ارز بفرستند!
قطعا مهاجرت ورزشکاران زیان بارتر از مهاجرت پزشکان نیست و آنها مفیدتر از پزشکان برای جامعه نیستند. پس چه باک از مواجهه با این واقعیت. برخی معتقدند همان طور که اصرار بر حفظ ایران خودرو و سایپا و تداوم حمایت از آن بیفایده است، اصرار بر دولتی ماندن باشگاههای معروف و تداوم حمایت از آنها بیفایده است. هیچکدام نتیجه رقابتپذیر بیرون نمیدهند.
بهترین کار عرضه آنها به بازار است و سالمترین کار عرضه از طریق بورس تا اولا برای نخستینبار شفافیت در عرصه باشگاهداری ظاهر شود و فسادهای مالی موجود در این تاریکیها رو شود. سپس دولت بزرگان فوتبال را دعوت کند تا بخش عمده سهام را به شکل بلوکی و قسطی خریداری کنند و تخفیف های لازم را هم بدهد. حتی میتوان فراخوان جهانی داد تا شاید مشتریان جهانی پیدا شوند.
امروزه عربستان به مدد پول خیرهکننده نفت توانسته هزینه هنگفتی در عرصه فوتبال انجام دهد و از آن راهی برای تغییر برند بوجود آورد. این وسوسه در برخی ذینفعان عرصه فوتبال هست که دولت را به چنین هزینههای بیفایدهای بکشاند.
در اقتصاد ضعیف، هدردادن منابع محدود امر بخردانهای نیست و عربستان الگوی مناسبی برای پیشرفت بشمار نمیآید. اقتصاد فوتبال باید با وضعیت عمومی اقتصاد متناسب باشد و دولت دیگر منابعی برای تزریق مصنوعی به این ورزش ناکام در سطح آسیا ندارد. بنابراین راهی جز گزینه خصوصیسازی باشگاههای معروف موجود نیست.
تلگرام اصلی بورس پرس : t.me/boursepressir
انتهای پیام